Top Liked Posts
Powered by WP Likes- درباره پریسا
35
8
- انتقال تموم شد. هورا!
7
14
- آخرین پرواز2
6
46
- سلام به همگی.
5
22
- من و دیروز و امروزم
4
18
- درباره پریسا
-
نوشتههای تازه
دستهها
اطلاعات
پیوندها
آخرین دیدگاهها
- پریسا در آتیش.
- پریسا در خدایا خودمونیم ولی،
- پریسا در روی ریل5شنبه آخر سال با سرعت نرمال زندگی.
- ابراهیم در روی ریل5شنبه آخر سال با سرعت نرمال زندگی.
- ابراهیم در خدایا خودمونیم ولی،
- ابراهیم در آتیش.
- پریسا در 2شنبه نیمه ی دوم.
- ابراهیم در 2شنبه نیمه ی دوم.
- پریسا در عاقبت یک شب پر ستاره برای من! برای پریسا!
- پریسا در یک جمعهی معمولی.
- ابراهیم در یک جمعهی معمولی.
- ابراهیم در عاقبت یک شب پر ستاره برای من! برای پریسا!
- پریسا در من و امشب و زندگی.
- پریسا در یک دفعه دیگه، 1، 2، رُو!
- ابراهیم در من و امشب و زندگی.
- ابراهیم در یک دفعه دیگه، 1، 2، رُو!
- پریسا در به روشنای تاریکِ الکل.
- پریسا در فتوشاپ.
- ابراهیم در فتوشاپ.
- ابراهیم در به روشنای تاریکِ الکل.
آمار
- 1
- 268
- 78
- 330
- 131
- 2,555
- 11,191
- 336,764
- 2,130,561
- 197,345
- 0
- 814
- 1
- 4,462
- سه شنبه, 24 فروردین 00
بایگانی برچسب: s
حفاظت شده: آخرین پرواز11
هیچ چکیدهای موجود نیست زیرااین یک نوشته حفاظت شده است.
منتشرشده در دستهبندی نشده
برچسبشده 1چیزی شبیه داستان, آخرین پرواز, ادامه داستان آخرین پرواز, پرواز
برای نمایش یافتن دیدگاهها رمز عبور را بنویسید.
بابا شریف
آبادیه پدربزرگم این ها1جایی بود شبیه بهشت. البته از نگاه من. تابستون ها که درس و مدرسه ای در کار نبود (بیشتر…) اولین کسی باشید که این پست را میپسندد. پسندیدن نپسندیدن
منتشرشده در دستهبندی نشده
برچسبشده 1چیزی شبیه داستان, 1روایت از1داستان, باز هم قصه ای از آبادی, بر اساس1ماجرای شاید نه چندان کوچک, داستان بابا شریف
8 دیدگاه
حفاظت شده: آخرین پرواز10
هیچ چکیدهای موجود نیست زیرااین یک نوشته حفاظت شده است.
منتشرشده در دستهبندی نشده
برچسبشده 1چیزی شبیه داستان, آخرین پرواز, باز هم پرواز!, باز هم پریدن, پر و پرواز و جنگل, قسمت10
برای نمایش یافتن دیدگاهها رمز عبور را بنویسید.
حفاظت شده: آخرین پرواز9
هیچ چکیدهای موجود نیست زیرااین یک نوشته حفاظت شده است.
منتشرشده در دستهبندی نشده
برچسبشده 1چیزی شبیه داستان, آخرین پرواز, ادامه1قصه ناتموم, به یاد آسمون، به خاطر پرواز
برای نمایش یافتن دیدگاهها رمز عبور را بنویسید.
دیوار. 1داستان کوتاه!
عمو ها و خالهم داخل روستا زندگی می کردن. از اون روستا ها که دیوار های کاهگلی داشت و کوچه های خاکی و پیچ (بیشتر…) ۱ نفر این پست را پسندید. پسندیدن نپسندیدن