Top Liked Posts
Powered by WP Likes- درباره پریسا
34
8
- انتقال تموم شد. هورا!
7
14
- آخرین پرواز2
6
46
- سلام به همگی.
5
22
- من و دیروز و امروزم
4
18
- درباره پریسا
-
نوشتههای تازه
دستهها
اطلاعات
پیوندها
آخرین دیدگاهها
- پریسا در باز هم من و دیوار و به شدت پریشونی.
- فاطمه در باز هم من و دیوار و به شدت پریشونی.
- پریسا در خالص شب!
- مینا در خالص شب!
- پریسا در بین صبح و شب.
- پریسا در شاید.
- فاطمه در شاید.
- فاطمه در بین صبح و شب.
- پریسا در کاملا هیچ چی.
- پریسا در شونه به شونهی لحظهها.
- پریسا در آش جمعه.
- پریسا در درصدی نقهای بیخطر.
- پریسا در تاریک. نه چندان. فقط کمی.
- پریسا در کمی خستم. خیلی خستم. خیلی!
- پریسا در شاید.
- ابراهیم در شاید.
- ابراهیم در کمی خستم. خیلی خستم. خیلی!
- ابراهیم در تاریک. نه چندان. فقط کمی.
- ابراهیم در آش جمعه.
- ابراهیم در درصدی نقهای بیخطر.
آمار
- 0
- 6
- 3
- 235
- 87
- 4,585
- 7,763
- 437,904
- 2,101,475
- 189,157
- 0
- 760
- 1
- 4,436
- دوشنبه, 6 بهمن 99
بایگانی برچسب: s
خواب می دیدم
شب داشت روی دقیقه های عمرم قدم می زد. آروم. بی صدا. نامحسوس. وسط کاغذ و کتاب هام داشتم شنا می کردم. سرم (بیشتر…) اولین کسی باشید که این پست را میپسندد. پسندیدن نپسندیدن
منتشرشده در دستهبندی نشده
برچسبشده بلیط, خواب, دلتنگی های ممنوع, سکوت, شب, قطار, نیمکت, هوای سفر
4 دیدگاه
نصفه شب نشینی!
4شنبه شب. تنها نیستم. لوله کشی و منبع و خونواده و، … حس توضیح نیست. درس می خونم. کتاب داستان انگلیسی (بیشتر…) ۱ نفر این پست را پسندید. پسندیدن نپسندیدن
منتشرشده در دستهبندی نشده
برچسبشده استرس, اینترنت, به جان خودم خاطرم نیست چیچی نوشتم ازش برچسب درست کنم ول کن, خستم, خواب, داستان به زبان اصلی, درس, کتاب, لوله, لوله کشی, نصفه شب
12 دیدگاه
کمی فراتر از پریشانی!
صبح1شنبه. خیلی زمانه اینجا نیومدم. این روزها ترسناک شدم. دیوانه وار درس می خونم. درس می خونم و باز درس (بیشتر…) اولین کسی باشید که این پست را میپسندد. پسندیدن نپسندیدن
کمی استراحت در نیمه دویدن های امروز.
بعد از ظهر2شنبه. از سر کار اومدم باید برم کلاس. اسکنرم رسید. آخ جون. ولی نرفتم نگرفتمش. گفته بچه های (بیشتر…) اولین کسی باشید که این پست را میپسندد. پسندیدن نپسندیدن
منتشرشده در دستهبندی نشده
برچسبشده اسکنر, این رو هم کنار بقیه بنویس!, بعد از ظهر, خواب, کلاس زبان
2 دیدگاه
امشب، شب دوم اردیبهشت.
شب دوم اردیبهشت. چه روز کرختی بود امروز! بدجوری خستهم این روزها. واسه خاطر کتابم وحشتناک حرصی هستم. حال (بیشتر…) اولین کسی باشید که این پست را میپسندد. پسندیدن نپسندیدن
به نظرم بشه گفت روز خوبی بود.
صبح جمعه. عجب صبح بهشتی. خداییش در بالکن رو که باز کردم انگار خود بهشت همراه هوای صبح وارد شد. خدایا (بیشتر…) اولین کسی باشید که این پست را میپسندد. پسندیدن نپسندیدن
منتشرشده در دستهبندی نشده
برچسبشده باز هم من و خاطراتم, تولد, جشن, جشن تولد, خواب, دیگه چسب ندارم بسه, صبح, قصه
14 دیدگاه
از همه چیز و هیچ چیز.
از دست این شنبه های عزیز. هی اینجا واسه چی این شکلیه؟ بعد از ماهی اومدم دیدم خودم ولو موندم داخل صف بررسی! (بیشتر…) ۱ نفر این پست را پسندید. پسندیدن نپسندیدن