در امتداد لحظه ها، در امتداد زندگی.

جمعه شب.
فردا شنبه. هوممم. میگن نباید منفی بگم. خودم هم یکی2هفته ای میشه دارم سعی میکنم که نگم. یعنی اینجا هم نباید بگم؟ وووووووووووووووووووییییییییییییییییییییییییییی! هی! این درست نیست. ناشکری قشنگ نیست. خدایا شکرت!
فقط3تا هفته کاری دیگه تا عید باقیه. خدایا کاش مدیر شنبه1شنبه آخری رو بیخیال بشه! آخجون2تا4شنبه دیگه دوباره3روز تعطیلی! این دفعه4شنبه تعطیله! یوهو! ولی این خیلی دوره من دلیلهای نزدیکتری واسه آخجون های قویتر میخوام.
چه غلطی دارم میکنم! این مزخرفات چیچیه! خودم رو که نمیشه بچرخونم. اون هم اینجا. اینها تمامش… وای خدایا! به نظرم از تکراری بودن دعاهام تو هم خسته میشی. معذرت میخوام خدای صبورم ولی ببین خب اگر جوابم رو بدی این حل میشه و من… خدایا! لطفا! توکل به خودت! فقط خودت! ببین! ما خاکی هستیم. گاهی قدمهامون گیر دارن. تو که نباید سر به سر ندیدنها و بد دیدنهای ما بذاری که! تو خدایی. ما که خدا نیستیم. باشه درسته تقصیر خود ماست ولی تو خیلی بزرگتری و بزرگوارتر. یه تخفیفی بده بهمون. ما تحملمون اونهمه نیست. زیر بار نتیجه بد رفتن های خودمون خورد میشیم اگر تو نجاتمون ندی. لطفا کمکمون کن! هوامون رو داشته باش. میدونم داری ولی باز هم بیشتر داشته باش. به تقدیرت بگو قیمت حسابهامون رو یهخورده سبکتر بگیره. هرچی بگی حق داری تقصیر ماست تقصیر خود ماست اصلا تمامش تقصیر ماست ولی باز هم تو مثل همیشه خدایی کن و ببخش و از وسط شب های لعنتیمون ردمون کن! خدایا! خیلی خدایی! کمک کن! لطفا! خدایا! من جز توکل به خودت هیچ چی هیچ چی هیچ چی از دستم برنمیاد. یه دید به حساب ها بزن شاید دیگه بس باشه و بشه باقیه مشق جریمه رو از شونه هامون برداری. اگر تو بخوایی میشه. اگر تو بخوایی همه چی میشه. خدایا لطفا! خدایا! لطفا! توکل به خودت! فقط خودت! خدایا خودت کمک کن! توکل به خودت!
مشق گوش کنیه دردسر سازم رو تحویل دادم. نمیدونم چه مدلی شده. کاش درست درمون شده باشه ولی در هر حال من تحویلش دادم و کاش تعویض نخواد اصلاح اگر لازم داشته باشه میشه یه کاریش کرد.
فردا شب کلاس زبان در تیمتاک. جلسه اول. کلاس و درس بعد از چندین ماه. تقریبا5یا6ماه. حسم… منفی یا مثبت؟ هی! بیخیال. مثبت باش پریسا! باید جالب باشه! بیخیال دلیل شروع. بیخیال اونهمه بالا پایین. بیخیال اون انتظارهای سنگین. بیخیال اون امیدهای مطمئن. بیخیال استرسهای شب های ناگذر امتحان. بیخیال دردسرهایی که با اونهمه زجر و فشار حل شدن و نشدن و در هر حال گذشتن. بیخیال فشارها، دردها، حسرت ها. بیخیال تمام چیزهایی که از دست رفتن. بیخیال لحظه هایی که تکرار ندارن و برای همیشه از بین رفتن. بیخیال تمام موارد مادی و معنوی که نابود شدن. بیخیال شب بیداریها. بیخیال التهابها. بیخیال نتیجه. بیخیال ناکامی. بیخیال بنبست. بیخیال27اسفند98. بیخیال حس وحشتناکی که واسه2هفته تمام حتی نفس عربده رو هم کشید و جز سکوت چیزی باقی نذاشت. بیخیال صبح استرداد هزینه. بیخیال ساعت9صبح27اسفندماه. بیخیال دردش. بیخیال آه های تک نفره. بیخیال همه چیز. بیخیال. بیخیال! هی! بسه! این مجاز نیست. این اشکها ممنوعه.! نباید! برمیگردم.
آخ خدای من! کلا از تیمتاک هم زدم بیرون. بیخیال. الان اینجام. خدایا مصلحتت رو شکر. خدایا حکمتت رو شکر! خدایا خیلی خدایی. هرچی تو بخوایی. هرچی تو بخوایی! خدایا شکرت! ولی خداوکیلی الان که اینجام یه کمکی کن یه هل بده زبانم سفت بشه. من سرخود کم تمرین میکنم کاش این کلاسه جهت تمریناتم رو جور کنه واسم!
دلم بدجوری یه حموم آرام و یه وان… اه لعنتی! وای وان وااااااااااااااااااااااااااااان وان!
بسه. باقیش باشه واسه بعد. نمیدونم کی. شب به خیر.

اولین کسی باشید که این پست را میپسندد.

این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا پاسخ معادله ی امنیتی را در کادر بنویسید. *