نورهای کوچولوی دوست داشتنی.

5شنبه صبح زود.
الان من واسه چی این وقت صبح بیدارم؟ این یعنی تعطیلات رو واسه خواب نمیخوام. آخ جون.
امروز مادر و یک دسته خاله و دخترخاله میرن جایی ظهر همگی اینجان ولی مثبتش اینه که خودم لازم نیست برم جایی آشپزی هم ندارم چون مادر دیشب همه رو انجام داد و باز هم آخ جون.
کلی مشق گوش کنی آوار شد روی سرم و هوممم خب این هم موردیه واسه خودش ولی خیالی نیست سر کار نمیرم زمان هست که جمعشون کنم و باز هم آخ جون.
یه گیر بدی با یکیشون داشتم که گیره حل و دستم بازتر شده و به نظرم الان دیگه میشه راحتتر انجامش بدم و آخ جون.
اوه سر صبحی با یک دید مختصر و مفید چه هوا موارد واسه آخ جون گفتن پیدا کردم حتما تا آخر روز کلی بیشتر میشن. آخ جون.
دیروز درصد نامجازهای روزم خیلی خیلی کمتر از روزهای پیش بود و پدرم در اومد ولی خودمونیم به اون سختی که تصور میکردم نبود. این یعنی میشه این حل بشه. سخت حل میشه ولی یهخورده سفت بچسبم به نظرم میشه افسارش رو بکشم. این خیلی مثبته. آخ جون. امروز صبح نباید طرفش میرفتم ولی رفتم اما همچنان خیلی کمتر از پیش. کمتر از صبحهای پیش. خدایا کمکم کن اینو سریع کنترلش کنم از این وضعیت واقعا رضایت ندارم این نباید اینهمه قاطی زندگی من میشد اما شد و حالا باید یهخورده جمعش کنم تا ضررهای وحشتناکش واسم دردسر جدی درست نکرده. هی! من حلش میکنم! الان دارم تفاوتهای حضور و غیبتش رو قشنگ میبینم. یعنی من حدود یک سال این مدلی پریدم با این؟ با ذهن نیمه بیدار و گیجیه همیشگی و اونهمه کوفتگی های دائمم واسه این بود؟ همین امروز صبح ذهنم عملا واسه چند لحظه منگ بود و جای حروف رو اینجا عوضی میزدم تا چند لحظه ازش گذشت و الان تمرکزم برگشته اما هنوز حس میکنم کامل نیست. خدایا تا امروز واقعا اینهمه این تفاوت رو حس نکرده بودم. یعنی تمام سال من اینهمه متفاوت گذشت؟ اینهمه؟ اینهمه تفاوت؟ گندش بزنن من واقعا باید کنترلش کنم من هنوز زندم و هیچ خوشم نمیاد اینجوری. شبیه زمان90سالگیم همیشه نیمه چرتی و با اینهمه گیر و مرض. لعنتی! باید حلش کنم! من حلش میکنم!
هی! ول کن خوابم میاد حس نوشتن نیست شاید هم خوابم نبره ولی ولو شدنم میاد و رها شدن و رفتن و… مادرم هنوز خوابه. میشه صبح تعطیل به این سرعت شروع نشه. بذار ولو بشم هنوز مهلت هست. آخ جون. ایول یه آخ جونه دیگه. آخ جون. باقیش باشه بعدا میام باز مینویسم. الان دیگه نمیخوام. صبح به خیر.

اولین کسی باشید که این پست را میپسندد.

این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا پاسخ معادله ی امنیتی را در کادر بنویسید. *