شنبه صبح. یکی از متنهای امروزم مونده. نمیشه تقلب کنم عوضش کنم؟ از گزارش اقتصادی خوشم نمیاد. خب یک آسونترش باشه دیگه. وووییی!
مادرم اون طرف در حال تمیزکاریه. البته خودم هم تازه از تمیزکاری برگشتم. آشپزخونه واسه من بود که مأموریتم انجام شد و الان صدای جاروبرقی مادرم خونه رو گرفته روی سرش. اوخ اومد این طرفی!
قطعا دوباره واسه باقی ماجرا نوبتم میشه و باید بلند شم. بد نیست اون تک متن رو هم سریع بخونم. وای خدا آخهه اقتصاد یونان به من چه! خب یک چیز جالبتر باشه دیگه! وووییی! وووییی و همچنان وووییی! ورود جاروبرقی به اتفاق مادر به اتاق. آآآییی دیگه هیچ چی نمیشنوم. متوقف میشویم!
خب رفتش. گفتم باشه بعد از کلاس امروزم خودم انجام میدم ولی مادرم نمیتونه بیکار بمونه. میگه الان وقت دارم من میکشم تو درس بخون وسطش لازم شد صدات میزنم.
اینجا صبحهاش هوا بد نیست ولی از ظهر به اون طرف هوا غیر قابل تحمله. آفتاب از هر طرف هجوم میاره به این سنگر من و حسابی حالم رو میگیره. دلم نمیخواد تابستون بره حتی اگر7برابر ظهرهای اینجا گرمم بشه! خدایا این حس رو واسم درستش کن! من واقعا میخوام اصلاح بشه. خدایا کمکم کن!
به شدت دلم وان میخواد! کاش جاش رو داشتم! باید یک راهی واسش باشه. کاش پیداش کنم!
دلم میخواد بلند شم برم دوش بگیرم. لازم دارم. زمان نیست. درس. چه میخونم! جدی باید بخونمش! این متنه رو ضربه کنم حله. امروز واسه تایم آزاد کلاسم هم باید چیز واسه گفتن داشته باشم. اون حل میشه حرف زیاده ولی این متنه… وووییی!
دیشب باز به آرامشگاه حافظ تقه زدم. نصیحتم کرد. هشدار هم داد. باید گوش کنم. دارم سعی میکنم که گوش کنم. خیلی سعی میکنم ولی گاهی واقعا ازم برنمیاد واقعا تقصیر خودم نیست واقعا کنترلش دست من نیست. بیشتر سعی میکنم. باید سعی کنم. از این سعی کردنه چندان خوشم نمیاد ولی انجامش میدم. همیشه به هر کسی که گرفتاره میگم ما فقط مال خودمون نیستیم. فقط بخشی ازمون مال خودمونه. بیشترش مال بقیه هاست. خونواده و اطراف. من هم از این قاعده جدا نیستم. من فقط مال خودم نیستم. مادرم لازمم داره. حتی بیشتر از خودم. باید سعی کنم. باید به نصیحت حافظ بیشتر گوش کنم. باید این سعی ناخوشآیند رو بیشترش کنم. مادرم بهم احتیاج داره.
کلاس ساعت8شبم1ساعت اومد عقب و امروز ساعت7شب باید آنلاین باشم. بد نیست1ساعت انتظارم کمتره. از انتظار هیچ خوشم نمیاد. واقعا انتظار رو دوست ندارم. در هیچ موردی.
چه سریع داره10میشه. باید بجنبم. اون متن کزایی منتظرمه. وووییی! دیرم میشه. تا بعد.
Top Liked Posts
Powered by WP Likes- درباره پریسا
36
8
- انتقال تموم شد. هورا!
7
14
- آخرین پرواز2
6
46
- سلام به همگی.
5
22
- من و دیروز و امروزم
4
18
- درباره پریسا
-
نوشتههای تازه
دستهها
اطلاعات
پیوندها
آخرین دیدگاهها
- ابراهیم در سکوت، نسیم، طبیعت، ارتفاعات.
- پریسا در تعطیلات، مثبتها و بهانه ها.
- ابراهیم در تعطیلات، مثبتها و بهانه ها.
- پریسا در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- پریسا در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- پریسا در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- ابراهیم در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- مهشید در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- مهشید در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- پریسا در . . .
- ابراهیم در . . .
- پریسا در فقط محض گفتار.
- پریسا در فقط محض گفتار.
- مهشید در فقط محض گفتار.
- ابراهیم در فقط محض گفتار.
- پریسا در به رنگ پریشانی.
- چکاوک در به رنگ پریشانی.
- پریسا در حقیقت، حرکت، شروع!
- ابراهیم در حقیقت، حرکت، شروع!
- پریسا در سال تحویل.
آمار
- 0
- 1
- 1
- 102
- 41
- 1,640
- 8,106
- 299,076
- 2,671,901
- 273,740
- 28
- 1,142
- 1
- 4,819
- شنبه, 13 خرداد 02