صبح3شنبه26مرداد و یکی از ترسناکترین کلاسهای اینترنتیم. خدایا این متنها چه سختن! موضوعشون سخت نیست ولی این جمله ها دارن روانم رو افقی میکنن پدرم در اومد این واقعا، … ولش کن حسش نیست.
درس میخونم. امروز کلاسم ساعت4عصر. کاش1امروز تعطیل میشد! دوره جدید ریپر داره میاد. من دوره قبلی رو به خاطر کلاس ترم آخر کانون نصفه ول کردم. باید خودم رو برسونم. خدایا واسه چی آخه جدی گاهی حس میکنم نفس کم میارم1تنفسی بدید خب!
شهریور داره میاد. احتمالا کلاس زبانهامون با بچه ها دوباره شروع میشن. این مدت تعطیل بودیم.
واسه تعمیر تردمیلم هنوز کاری نکردم. فعلا زورم نمیرسه.
همچنان به جستجوی مواردی که میخوام پیدا کنم و پیدا نمیکنم در اینترنت مشغولم. خیلی نتیجه نداشته ولی من همچنان میگردم.
باید1چیزی واسه گفتگو در کلاس امروز پیدا کنم. نق هم باشه قبوله. باید حرف بزنم. کاش امروز کلاس تعطیل میشد! بدجوری دلم نفس گرفتن میخواد.
دیرم شد. من رفتم.
Top Liked Posts
Powered by WP Likes- درباره پریسا
35
8
- انتقال تموم شد. هورا!
7
14
- آخرین پرواز2
6
46
- سلام به همگی.
5
22
- من و دیروز و امروزم
4
18
- درباره پریسا
-
نوشتههای تازه
دستهها
اطلاعات
پیوندها
آخرین دیدگاهها
- پریسا در گاهی تنها حضور!
- وحید در گاهی تنها حضور!
- پریسا در گاهی تنها حضور!
- پریسا در گاهی تنها حضور!
- پریسا در گاهی تنها حضور!
- پریسا در بی نام.
- پریسا در روزمرگی با چاشنی درس و نق.
- مهشید در گاهی تنها حضور!
- مهشید در گاهی تنها حضور!
- ابراهیم در روزمرگی با چاشنی درس و نق.
- ابراهیم در بی نام.
- ابراهیم در گاهی تنها حضور!
- پریسا در زنگ اعصاب.
- مهشید در زنگ اعصاب.
- پریسا در زنگ اعصاب.
- مهشید در زنگ اعصاب.
- پریسا در زنگ اعصاب.
- پریسا در باور تاریک.
- وحید در زنگ اعصاب.
- وحید در باور تاریک.
آمار
- 0
- 626
- 35
- 996
- 224
- 14,880
- 50,315
- 264,509
- 2,420,710
- 243,220
- 15
- 968
- 1
- 4,690
- پنجشنبه, 9 تیر 01