شب1شنبه. ایول1طرح گیره جدید زدم. شاید جای دیگه این طرحه باشه. قطعا هست. ولی اینکه چیزی درست میکنم که از جایی درس نگرفتمش و بیناها میبینن و از نظرشون قشنگه حسابی بهم حال میده. حالا گیریم که پیش از من هزارتا نفر درستش کرده باشن. گیریم که هزارتا مدل قشنگترش باشه که قطعا هست. هی! من حالش رو بردم. اوه ننوشتمش بذار بنویسمش الان میام.
خب نوشتم همه رو. چندتا گیره بود که باید مینوشتم. آخیش! شاید هرگز نخونمشون ولی اینکه میدونم جایی نوشتمشون انگار بهم خاطر جمعی میده که مطالب فراموشم نمیشه و شبیه دفعهی پیش کلاه نمیره سرم.
از2تا کیوکارد هفتهی آینده که باید ارائه بدم نت برداشتم. بریلش نکردم. یکی دیگه بردارم نتهای کیوکاردهای3شنبهی آینده تکمیل میشن و باید برم سراغ بقیه موارد.
این روزها به شدت ناپرهیزی میکنم و ورزش هم پر. بعد از تعطیلات باید وارد مسیر سبز سالادی بشم. وووییی! خوشم نمیاد. هی! من از پسش برمیام. فقط کاش قرصهام سریعتر به1جایی برسن تا خاطرم جمعتر باشه! اه لعنتی!
مادرم میخواد با خاله و موارد جاریه بره سر خاک اجدادم و بعدش خونه خاله ها در اون نواحی که خخخ داخل شهر نیستن و در هر حال میرن و من نمیرم و بهش که فکر میکنم حرصی میشم و به نظرت درسته که من هم به کسی نگم و یواشکی فرار کنم1نصفه روز به1بهانه ای برم1جایی شبیه کافه فال به عشق و حال؟ وووویییی عجب شدید وسوسه کننده و در عین حال ترسناکه! هی! هی ترس! بذار برم! لطفا! خخخ!
تونستم چندتا موزیک از یوتویوب بردارم و حس مثبتی دارم از اینکه1چیز جدید بلدم. آخ جون! میگن1روشی هست که میشه با زمزمهی1آهنگ پیداش کرد. وایی اگر بشه یعنی من میتونم آواز جاده رو پیدا کنم؟ قصهی آواز جاده رو اینجا گفتم یا نه؟ خاطرم نیست.
آواز جاده آوازی بود که من در مرز ورودم به دنیای نوجوونی از کودکی شنیدمش. فارسی نبود و در نتیجه چیزی ازش نمیفهمیدم ولی من انگار جادو شده بودم باهاش. چند روز گذشت و من تمام آهنگش رو بدون کلام از حفظ زمزمه میکردم. تمام حجم این طلسم داخل1نوار کاست بود. اون زمان که کامپیوتر و سی دی و فلش نداشتیم. همین نوارها بودن و ما که دنیایی داشتیم باهاشون. این نوار هم مال برادرم بود. برش داشتم واسه خودم و در عوض دیگه نرفتم سراغ کاستهاش و به همشون نریختم. اون نوار کهنه تا اواخر دبیرستان و درست خاطرم نیست شاید هم تا در ورودی به دانشگاه باهام بود و بعدش در گذرگاه های گرد و خاکی زندگی گمش کردم. خیلی دلم گرفته بود از گم شدنش. خیلی سعی کردم دوباره پیداش کنم ولی نشد که نشد. من هیچ چیزی از اون آواز نمیدونستم. نه اسمی، نه اسم خواننده ای، نه حتی1کلمه که سرچش کنم. فقط آهنگی که بعد از اینهمه سالهای شلوغ و پیچ در پیچ که پشت سر گذاشتم هنوز زمزمه هاش توی سرم میپیچه. آهنگ جادوییه من اسمی نداشت. قطعا در جهانه واقعی اسمی از جنس واقعیتهای لوس و بینمک داشت ولی من نمیدونستم. من بهش گفته بودم آواز جاده. چون منو میبرد به جاده های رویایی و عجیبی که اون زمان خیال میکردم1روزی درشون قدم میزنم. جوونیهام رفتن و من به اون جاده ها نرسیدم. گشتم و گشتم و پیداشون نکردم. هنوز گاهی حس میکنم که نسیمی از جنس گذشته های شیرین بوی اون جاده های ناگذر رو واسم میاره و هنوز در خودم اون خواهندگیِ وحشتناک رو برای حرکت و پیدا کردنش حس میکنم.
آواز جاده، آواز جادهی من، با اون نوار کاست گم شد و دیگه هرگز پیداش نکردم. حالا اینترنت و تواناییهای من در سرچ بهم این امکان رو میدن که بگردم و آواز جاده رو پیدا کنم. ولی من هیچ چیزی ازش در خاطرم نیست. هیچ چیزی جز طنین آهنگی که اگر1000سال زنده باشم باز میتونم هر زمان که بخوام از حفظ زمزمه اش کنم. خدایا من آواز جاده هام رو میخام کمک کن دوباره پیداش کنم!
مادرم صدام زده و میگه تردمیل ترک شد؟ هی! دلم نمیخواد الان از قواعد و بایدها صحبتی بشه. واسه چی مادرم، … بیخیال. چی میشه بگم! بیخیال! من آواز جاده رو میخوام.
اوه ساعت از10گذشت! بسه میخوام برم. تشنهام هم شده. ولی آواز جاده! با چه نرم افزاری یا رباطی میشه موارد جستجو رو زمزمه کرد و گیرشون آورد؟ کاش پیداش کنم! دیگه حس نوشتن نیست. من رفتم.
Top Liked Posts
Powered by WP Likes- درباره پریسا
36
8
- انتقال تموم شد. هورا!
7
14
- آخرین پرواز2
6
46
- سلام به همگی.
5
22
- من و دیروز و امروزم
4
18
- درباره پریسا
-
نوشتههای تازه
دستهها
اطلاعات
پیوندها
آخرین دیدگاهها
- ابراهیم در سکوت، نسیم، طبیعت، ارتفاعات.
- پریسا در تعطیلات، مثبتها و بهانه ها.
- ابراهیم در تعطیلات، مثبتها و بهانه ها.
- پریسا در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- پریسا در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- پریسا در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- ابراهیم در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- مهشید در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- مهشید در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- پریسا در . . .
- ابراهیم در . . .
- پریسا در فقط محض گفتار.
- پریسا در فقط محض گفتار.
- مهشید در فقط محض گفتار.
- ابراهیم در فقط محض گفتار.
- پریسا در به رنگ پریشانی.
- چکاوک در به رنگ پریشانی.
- پریسا در حقیقت، حرکت، شروع!
- ابراهیم در حقیقت، حرکت، شروع!
- پریسا در سال تحویل.
آمار
- 0
- 1
- 1
- 102
- 41
- 1,640
- 8,106
- 299,076
- 2,671,901
- 273,740
- 25
- 1,142
- 1
- 4,819
- شنبه, 13 خرداد 02