3شنبه شب. تردمیل نزدم. عصری ناپرهیزی کردم از جنس عصرانه و خدایا اون لحظه بد نگذشت حسابی سیر شدم ولی این وامونده عجب اثر بدی داشت شبیه خماری لعنتی بعد از الکله. اذیتم کرد. اونقدر اذیتم کرد که بلند شدم2تا لیوان آب میوه تلخ خوردم. نمیدونم اسم اصلیش چیه. این میوههای بزرگ و حسابی تلخ. شبیه پرتقالن و مدل به مدل اسم دارن. گاهی بهشون میگیم توسرخ گاهی گرتفروت و اه نمیدونم زهرماره از تلخی. تقلب کردم. یکی و نصفی پرتقال قاطیش کردم و آبش رو کشیدم و1نفس رفتم. کاش کمک کنه حسم ابدا مثبت نیست آیی دلم! ولی تردمیل. الان اگر بزنم همسایه پایینی, … واقعا صدا تا اون پایین میره؟ اصلا هستش؟ اه بسه.
امروز صبحی به طرز وحشتناکی, … نتیجهاش شد سردرد لعنتی که از بعد از ظهر شروع شد و حالم رو بیشتر از پیش گرفت. سر شب خوابم برد. خدایا من زمانه عادیش این شبها میپرم الان چه معاملهای کنم با خودم؟ سردرده کمتر شده ولی, … کاش قرص داشتم! کم مونده که این, … هی! اگر باز شبیه امروز صبحی شدید بشه باز سردرد میشم. خدایا سردرد نه. به این1قلم فوبیا دارم انگار. سردرد که میشم واقعا چیزهای ناجوری, … خدایا لطفا! امشب واقعا آمادگیش رو ندارم محض خاطر هرچی واست میارزه اینها رو از کلهی من ببر بیرون واقعا نمیتونم تحمل کنم حالم بد میشه. اه زده به سرم یعنی که چی خر شدم سردرده دیگه تازه الان هم که دیگه نیست تقصیر خودم هم شد واسه چی از صبح شبیه سگ در جهنم حالم اون مدلی بود من که میدونم اگر خیلی حسم گرد و خاکی باشه و جمعش نکنم سردرد میشم ولش کردم وسط جهنم بچره خب عاقبتش هم این شد دیگه! لعنت بر هرچی فکر مزخرفه چیزی نیست فقط1سردرده معمولیه لعنتیه فردا صبح کامل میره گم میشه ای بابا!
هیچ چیزی امشب درستم نمیکنه انگار. کاش تردمیله رو میشد که بزنم! کتابی که میخوندم رو ازش متنفر شدم. چیزی نبافتم. خواب و بیداریم رو نپسندیدم. میرم تیمتاک. باز میزنم بیرون. خدایا!
تیمتاک. کاناله بستهی بیصدا. خدایا شکرت که خالیه! آهنگ همیشگی. شبیه1جریان ملایم گرم آروم پخش میشه وسط انجماد رگهای خشک روان فوق پریشانم. خدایا چه قدر این آهنگِ آرومم میکنه. یعنی تا کجا جواب میده؟ یعنی اگر آشفتگیم خیلی بزرگ هم باشه باز این جواب میده؟ یعنی اگر من در اولین شبی که, … خدایا قرص میخوام کاش چندتا داشتم!
باید این حس و حال لعنتی رو1کاریش کنم وگرنه باز سردرد, … نه خدایا سردرد نه! بذار ببینم! مادرم میگه جسمم داره آب میشه. ترازوم میگه خیلی آرومتر از چیزی که نگاهها میگن دارم میام پایین. حالا به نظرت کی درست میگه؟ ترازو یا اطرافیانم؟ قطعا امشب که پایین نمیام. آخ خدایا این چی بود خوردم تا خاطرم هست دیگه همچین خریتی نمیکنم شبهای پیش فقط گرسنه میشدم الان سیرم ولی این, … آیی آیی خدایا میشه زودتر این تلخه اثر کنه؟
امروز کلاسم بدک نبود. گاهی روون نیستم در حالی که جملهها رو بلدم. زبونم انگار شبیه کسی که تلو تلو بره کجکی میره و حرصیم میکنه. یکی از چراغ کوچولوهای لعنتی سر شب خاموش شد. البته نورش کم بود در حد سایه ولی فعلا خاموشه و آخیش! عوضش یکی دیگه که اتفاقا فعلا خیلی هم تیزه اومده پایینتر و کم مونده بره وسط مخم بشینه. اوه خدا خداییش این چه مدل آزمایشیه میگیری ازم؟ نمیخوایی بسه؟
فردا باید زنگ بزنم به استاد کلاس هنر. لازمه ببینم واسه مدرک چیچی لازمه ببرم. شاید5شنبه لازم بشه برم دیدنش. خودم و مادرم خخخ جفتی میترسیم از این رفتن. لازمه برم کلاس واسه رفع اشکالات کلاس قدیمی و شروع دورهی جدید اگر دوره ای در کار باشه. باید انجامش بدم ولی جرأتش, … اینجا کرونا, … مادرم موافق نیست ولی این داستانه مدرک مانع اعتراضش میشه و خخخ وایی خدایا خودت داری میبینی اون بیشتر از خودم میخواد وگرنه من با اینکه حسابی دلم میخواد باز منتظر میشم که تابستون بیاد بلکه کرونا بره. هی هیچ دلم نمیخواد طولش بدم من خودم هم دلم میخواد این رو ولی این ویروس, … خدایا بدجوری ترسناکه واقعا از تصورش دلواپس میشم. کاش به خیر بگذره! اه کاش من میدیدم! به خدا داخل اینترنت کلی کلاس هست تازه از همین استادم هم میشد اینترنتی درس میگرفتم اگر1کوچولو این چشمهای من معرفت میکردن. بیخیال اینها فقط چشم هستن. دست خودشون که نیست. به جسمم بیمعرفتم. کاش بلد بشم این مدلی نباشم! جسمه بیچاره! امروز عصری که ابدا بهش معرفت نکردم آخ آخ دلم خدایا عجب کاری کردم وایی خدا!
فایده نداره این آشفتگی داره اذیتم میکنه خدایا کاش میشد خوابم ببره! دلم نمیخواد بگم الان چی میخوام. دلم نمیخواد چیزهایی رو بگم که دلم میخوادشون. دلم نمیخواد. خدایا خسته شدم از بس دلم خواستشون دلم دیگه نمیخواد بگمشون. خدایا کمکم کن! خدایا کمکم کن! خدایا! دیگه نمیخوام بنویسم.
Top Liked Posts
Powered by WP Likes- درباره پریسا
36
8
- انتقال تموم شد. هورا!
7
14
- آخرین پرواز2
6
46
- سلام به همگی.
5
22
- من و دیروز و امروزم
4
18
- درباره پریسا
-
نوشتههای تازه
دستهها
اطلاعات
پیوندها
آخرین دیدگاهها
- ابراهیم در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- مهشید در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- مهشید در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- پریسا در . . .
- ابراهیم در . . .
- پریسا در فقط محض گفتار.
- پریسا در فقط محض گفتار.
- مهشید در فقط محض گفتار.
- ابراهیم در فقط محض گفتار.
- پریسا در به رنگ پریشانی.
- چکاوک در به رنگ پریشانی.
- پریسا در حقیقت، حرکت، شروع!
- ابراهیم در حقیقت، حرکت، شروع!
- پریسا در سال تحویل.
- ابراهیم در سال تحویل.
- پریسا در میخوام بخوابم.
- پریسا در میخوام بخوابم.
- پریسا در انتظار سیاه.
- ابراهیم در میخوام بخوابم.
- مهشید در میخوام بخوابم.
آمار
- 0
- 8
- 5
- 226
- 70
- 1,432
- 12,386
- 300,626
- 2,670,831
- 273,471
- 34
- 1,140
- 1
- 4,813
- جمعه, 5 خرداد 02