صبح5شنبه اول سال.
سلام98خوش اومدی. دیشب شب جالبی بود. از زمین و آسمون تبریک می بارید. تلگرام واتساپ و حتی پیام رسان شده بود اتوبان. خیلی قشنگ بود خیلی. عاشق این مدل حال و هوام. کاش همیشه دنیا شبیه دیشب بود! کلی تبریک گرفتم و کلی هم فرستادم. خط هایی بود که گرد و خاک هاش رو پاک کردم و گرد و خاک های خطم هم از طرف صاحب هاشون پاک شد و انگار ناگفته ها منتظر همین تبریکه بودن که1دفعه به جریان افتادن و اون قدر گفتیم و گفتیم که هر2طرف از نفس افتادیم و باقیش موند واسه از حالا به بعد. خوش گذشت دیشب. من جهان رو همیشه این مدلی دلم می خواد.
هی98من و تو با هم خیلی کار داریم. برای من تو پر از سربالایی هایی هستی که ازشون می ترسم ولی به موفق رد شدن ازشون حسابی امیدوارم. سال97داخل قابش نشسته و داره خستگیه همراهی های طولانیش رو در می کنه و با لبخند رنگیش تماشا و تشویقمون می کنه. بیا بریم به مهمونیه زندگی و پایان ماجراها رو به نفع خودمون فتح کنیم و پرچم خودمون رو بزنیم اون بالا.
کلی چیز می خوام و باید بگم ولی اولا اینجا شلوغه و دوما دیشب به این طرف از قافله درس هام جا موندم. مادرم صدام می کنه. باید برم کمک. جیگیلک و پدر و مادرش میان اینجا. هی98من دوستت دارم. خوشحالم که اومدی و خوشحالم که همراهتم. اوخ مادرم. اگر نجنبم خودش همه کارها رو می کنه و من شرمندش میشم. پس من فعلا رفتم.
عید همه مبارک!
Top Liked Posts
Powered by WP Likes- درباره پریسا
34
8
- انتقال تموم شد. هورا!
7
14
- آخرین پرواز2
6
46
- سلام به همگی.
5
22
- من و دیروز و امروزم
4
18
- درباره پریسا
-
نوشتههای تازه
دستهها
اطلاعات
پیوندها
آخرین دیدگاهها
- پریسا در خالص شب!
- مینا در خالص شب!
- پریسا در بین صبح و شب.
- پریسا در شاید.
- فاطمه در شاید.
- فاطمه در بین صبح و شب.
- پریسا در کاملا هیچ چی.
- پریسا در شونه به شونهی لحظهها.
- پریسا در آش جمعه.
- پریسا در درصدی نقهای بیخطر.
- پریسا در تاریک. نه چندان. فقط کمی.
- پریسا در کمی خستم. خیلی خستم. خیلی!
- پریسا در شاید.
- ابراهیم در شاید.
- ابراهیم در کمی خستم. خیلی خستم. خیلی!
- ابراهیم در تاریک. نه چندان. فقط کمی.
- ابراهیم در آش جمعه.
- ابراهیم در درصدی نقهای بیخطر.
- ابراهیم در شونه به شونهی لحظهها.
- ابراهیم در کاملا هیچ چی.
آمار
- 0
- 18
- 13
- 131
- 70
- 1,675
- 3,937
- 440,989
- 2,096,908
- 188,637
- 34
- 756
- 1
- 4,434
- دوشنبه, 29 دی 99
سلام.
نود و هشت نصفش الآن رفته و امیدوارم به خوبی و شادی گذشته باشه و همین طوری هم مثبت هاش بیشتر از منفی ها باشند و خوب ادامه بدین.
به فروردین رسیدم و دیگه چیزی تا شهریور که درش هستیم نمونده الآن حس می کنم رفتم به زمان گذشته حس خوبی دارم.
سلام دوست من. این نصفه که رفت فقط سخت بود. شکر خدا سیاه نبود. ای کاش واسه هیچ کسی هیچ روزی سیاه نباشه. فقط به شدت سخت بود و خدایا سختترش6ماه دومه که داره میاد و واقعیتش از شدت ترس امروز صبح حس می کنم بیمار شدم. بیماری کاملا جسمی بر اثر فشار و وحشت. خدایا من رسما می ترسم مروت کن مهر رسید!
حس خوب. ایول! این گنج با ارزشیه. حس خوب واقعا نعمته. به خدا خیلی می ارزه. امیدوارم مدتش واسه شما هرچی طولانی تر باشه!