عصر4شنبه. آخر هفته. آخ جون. عجب خسته ای شدم این هفته! فردا کلاسم. باید سؤال طرح کنم. هفته پیش استاد رسما نفسم رو گرفت. دقیقه آخر زده بود به سرم همراه مادرم برم دیدن خاله. خوب شد نرفتم. استاد اومد، حالش هم بد بود و نه صدا داشت نه اعصاب، موقع درس پرسیدن که شد بهم گفت آماده هستی دیگه! بدون صدا گفتم بله. گفت بیا. براش توضیح دادم که کتابم زیادی بزرگه و واسه روخونی باید بغلش کنم و ایستاده سخته اجازه بدید همینجا نشسته جواب بدم. بعدش هم کتابه رو بردم بالا و بنده خدا استاد هوارش در اومد که اوه چه قدر بزرگه! خندم گرفت که خوردمش. استاد گفت نمی خواد بلند شی بیایی همینجا که نشستی جواب بده. بدک نبودم به نظرم. خیال می کردم شبیه دفعه پیش بهم مروت کنه ولی خخخ این ترم ظاهرا مطمئن تر شده که اگر سفت بگیره نمی شکنم. ولی جدی خوب شد اون هفته غیبت نکردم نمره کلاسی گرفتم از استاد و واسه فردا هم باید آماده باشم شاید باز بپرسه ازم.
باید بجنبم واسه خریدن اسکنر. رفتم داخل دیجیکالا دیدم از129تومن تا30میلیون تومنیش موجوده. باورت میشه30میلیون تومن1اسکنر! اون قدر از قیمت ها ترسیدم که در رفتم و تا امروز دیگه نگشتم خخخ. به جان خودم ترسناک بودن یعنی چی آخه! جدی من اسکنر می خوام. چه مارکی از نظر وضوح اسکن و دقت بهتره و البته قیمتش هم به جیب طبقه من می خوره؟ طبقه؟ میگم من الآن طبقه چندمم؟ اگر بی افتم از این بالا چیزیم میشه؟ خوب مثبتش کنیم اگر بخوام پروااااز کنم تا طبقه بالا خیلی باید بپرم؟ اصلا زور بال هام می رسه؟ جواب ها به ترتیب، بله، بله، نه. اگر بی افتم چیزیم میشه. اگر بخوام برسم اون بالا باید با بال های معجزه بپرم. و زور بال هام تا اونجاها نمی رسه. ولی، … مدت ها مدت ها پیش که اندازه دنیاها دور به نظرم میاد، کسی بهم می گفت هر کسی باید اندازه پر و بال خودش بپره. من موافق نبودم. دلم می خواست خیلی بالاتر بپرم. خیلی خیلی بیشتر از پر و بال های خودم. نتیجهش اصلا مثبت نبود. اصلا مثبت نبود. اصلا! بیخیال. شکلک جفنگ. بسه این جفنگ پردازی ها. من اسکنر می خوام. چیزی که زورم برسه و در نوع خودش20باشه. آهاااآاااآاااآاااآااایی کدوم مارک بهتره!
ایول رفتم داستان های سطح دوم و داره خوش می گذره. دیشب شروعش کردم بد نبودم. از اونجایی که ایسپیک باید بخونه و من باید بفهمم و نتیجه رو تایپش کنم سریع نیستم ولی بد نیستم. ای خدا میشه سریع تر بشم؟
خخخ اگر1دار الترجمه خوب پیدا کنم و کارم داخلش موفق شروع بشه و پیش بره با اولین درآمدش1جعبه تارت میوه ای به خودم شیرینی میدم. چیه انتظار داری بگم به تمام اینجا شیرینی میدم؟ آخه جناب اینجا اینترنته اون کام کجت رو چه مدلی شیرین کنم آخه! نشستی1چیزی میگی! ای بابا! خوب1راهی! من می خورم اینجا توصیفش می کنم خوبه این مدلی؟ من که میگم خوبه. دیوونه هم خودتی.
هنوز کتاب های ترم آینده نرسیده دستم. میگن چاپ کتاب های رودکی شروع شده. من همچنان منتظرم. ولی اسکنر، … کتاب، … داستان، … کتاب های جدید، … هرچی دلم بخواد، … خرید کتاب هرچند به زبان انگلیسی اما بدون وحشت از اینکه کسی نیست برام بخوندشون، … اسکنر، … من اسکنر می خوام!
تعطیلات تابستون داره میاد. چه قدر منتظرش بودم واسه کلاس های بدل سازی. شاید نتونم برم. اگر کار ترجمه پیدا کنم شاید لازم باشه بیخیال کلاس های هنری بشم. باید به زبانم مسلط بشم. باید. باید! سال پیش گفتم باید و امسال به مهره بافتن و گل ساختن مسلط شدم. امسال هم میگم باید و باید زبانم اگر20نمیشه به18برسه. باید. باید! طبق دستور همیشه، من پریسام. از1مشت کاغذ بریل اشتباهی که با تأخیر می رسه دستم و1مشت کاغذ بینایی که مطالب لازمم رو قورت داده نمی بازم. پارسال هم عین همین ها رو گفتم امسال هم میگم. بدون کلاس بدل سازی یا با کلاس بدل سازی، من از پس هر کلاسی که شروع و ادامهش رو بخوام بر میام. من پریسام. پریسای دیوونه ای که با معیار عاقل ها جور نیست، در حس و حوصله عاقل ها نیست، حسش، حالش، هواش، با هوای عاقل ها یکی نیست، دیوونه ای که حتی بین دیوونه ها هم کمتر هم حس و هوا داره اما اگر بخواد که چیزی واسش بشه میشه. چون باید بشه. باید باشه. باید همون مدلی بشه که من می خوام. باید این سیر به همون مداری بچرخه که من می خوام. باید دستم به نتیجه مثبت برسه چون من می خوام. می خوام. می خوام!
به نظرم دیگه بسه. زیادی تأخیر داشتم. باید هرچه سریع تر این ول چرخیدن ها رو بس کنم و دنبال1مارک درست درمون اسکنر بگردم. هر آن ممکنه لازمم بشه. ولی1چیزی. من قهوه دلم می خواد. از اون قهوه خوشبوها. از اون قهوه آشناها. از اون قهوه هایی که عطرشون حالا برام از جنس1نشونه آشنای خیلی آشنا از قصه شهر پری هاست. آخ که میمیرم واسه1دونه داغش! هر مدلی درست می کنم اون مدلی نمیشه. خدای من قهوه می خوام!
دیگه بسه. دیرم شد. من رفتم. بر می گردم.
یکی از ارزشمندترین اصل های زندگی:
شاد باشید!
Top Liked Posts
Powered by WP Likes- درباره پریسا
36
8
- انتقال تموم شد. هورا!
7
14
- آخرین پرواز2
6
46
- سلام به همگی.
5
22
- من و دیروز و امروزم
4
18
- درباره پریسا
-
نوشتههای تازه
دستهها
اطلاعات
پیوندها
آخرین دیدگاهها
- پریسا در سال تحویل.
- ابراهیم در سال تحویل.
- پریسا در میخوام بخوابم.
- پریسا در میخوام بخوابم.
- پریسا در انتظار سیاه.
- ابراهیم در میخوام بخوابم.
- مهشید در میخوام بخوابم.
- ابراهیم در انتظار سیاه.
- پریسا در شوک و شک و ای کاش، عبرت!
- ابراهیم در شوک و شک و ای کاش، عبرت!
- پریسا در تلخ اما آرام.
- ابراهیم در تلخ اما آرام.
- پریسا در همراه امن.
- مینا در همراه امن.
- پریسا در انتظارهای کوچولو.
- پریسا در کمی شب. فقط کمی. فقط اینجا.
- پریسا در کمی شب. فقط کمی. فقط اینجا.
- ابراهیم در کمی شب. فقط کمی. فقط اینجا.
- ابراهیم در انتظارهای کوچولو.
- ابراهیم در کمی شب. فقط کمی. فقط اینجا.
آمار
- 0
- 55
- 38
- 117
- 62
- 1,815
- 26,112
- 375,327
- 2,644,406
- 269,134
- 104
- 1,122
- 1
- 4,800
- سه شنبه, 8 فروردین 02
سلام پریسا
تا یاشار برنگشته سریع کامنتمو بنویسم
پریسا این سفر نمیدونم چرا اینجوریِ
از وقتی رسیدم تبریز یه استرس لعنتی اومده سراغم با کلی اگر هایی که هرچی ازشون درمیرم بازم بیشتر و بیشتر میشن و میریزن سرم
عجیب ترس برم داشته از پس فردا خیلی نگرانم خیلی
کاش کمی از آرامش تو رو داشتم حالا به دردم میخوره
اسکنر رو هم با کسایی که باهش آشنایی دارن تحقیق کن
نه من دلم پرواز تا بالا بالا ها رو نمیخواد
دلم میخواد فقط کمی بتونم پرواز کنم
وای پریسا پرواز باید خیلی با حال باشه
راستی دیروز یه کبوتر نمیدونم کدوم .آشغالی زده بودتش یه پاش حسابی زخمی شده بود اسمشو تکپا گذاشتم حالا خونه خواهرمه
خواهرم داره بهش میرسه
کاش پاش خوب بشه و بازم پرواز کنه هرجا میخواد
نه ظاهرا اینجوری نمیشه
پریسا تصمیم دارم کاری کنم که دیگه دور نیمرو انار و قهوه رو خط بکشی
نظرت چیه آیا
وای من رفتم یاشار اومد
سلام ابراهیم. اوخ جان حالا به تلافیه تارت میوه ای ها اذیتت کنم حالم جا بیادش آیا؟ نه گناه داری تو دشمن عزیزی هستی اذیت کردنت الآن شرط انصاف نیست خخخ.
جدی ابراهیم نگرانی عادیه. در این مرحله معمولا آدم عاقل و نیمه عاقل نگرانه. راست میگم این کاملا عادیه. ولی اجازه نده اون قدر زیاد بشه که امکان تمرکز و عمل رو ازت بگیره. ابراهیم ترس و دلواپسی شبیه نمک غذاست. معتدلش کمک می کنه حواس جمع تر باشیم ولی زیادش پدر درمیاره. جمعه هم میاد و میره. تو هر کاری که می شد کنی کردی و داری می کنی. باقیش رو بذار به عهده خدا و سعی کن با آرامش هرچه بیشتر پیش بری. ببین فعلا آتیش بس دادم اذیتت نکردم شکلک من خیلی با معرفت و مهربون و مثبت و منصف و از این چیز خوب ها هستم و تو نیستی همین طوری بی خودی و یاشار اذیتت می کنه آخ جون دلم خنک شد دلیل نمیشه چون خودم اذیتت نمی کنم رضایت داشته باشم که1روز کامل رو بی اذیت سپری کنی و به جان خودم باز حرف دارم بنویسم ولی کلاسم دیر میشه هنوز آماده نیستم و خخخ نگران نباش ابراهیم. خدا هست. مطمئن باش. می بینمت.
سلام پرپری.
تو که کلا دیوونه هستی و در این هیچ شکی نیست.
خدایا ممنونتم که این دیوونه رو واسه شادمانی بشر آفریدی وگرنه من الان دقیقا باید به کی می خندیدم آیا؟
واسه اسکنر هم من دو نفر رو بهت معرفی می کنم. هر دوتاشون از دوستان خوب من هستند و از اون کله کامپیوتری ها هستند. خواستی باهاشون مشورت کن و ببین کدوم اسکنر به دردت می خوره. تو تلگرام شمارشونو برات می فرستم.
ای خدا1کاری کن این به من نگه پرپری! به جان ابلیس دلم می خواد2دستی بکوبمت الآن. عه راستی سلام. آخ جون دیوونگی! بیخیال من که دارم از دیوونه بودن هام عشق می کنم تو هم بخند تا فیض این عشق و حال به بخش های دیگه جهان هم برسه و پخش بشه. آخ جون. اسکنر وایی بین مارک ها تاب می خورم وحید هی تاب می خورم هی نق می زنم هی تاب می خورم هی نق می زنم هی نق می زنم هی نق می زنم هی نق می زنم. به نظرم دیگه یواش یواش زمانش رسیده که فرار کنم الآنه که بترکه بزنه لهم کنه خخخ. وحید ممنون از حضورت و از لبخندی که بدون آگاهیه خودت بهم دادی.
همیشه شاد باشی شادِ شادِ شاد!
سلام.
من که این نوشته رو خونده بودم و فکر می کنم نظرم هم نوشتم ولی نیست کو کجاست؟ نظرمو میخوام همه اش هم تقصیر وردپرس هست من مطمئنم این جا نظر گذاشته بودم.
نمی دونم شاید هم یه جای دیگه گفته بودم ولی می خواستم بگم که من قهوه اصل خیلی دوست دارم و مدت هاست گیرم نیومده حتی یک ماه شاید هم بیشتر میشه که از اون الکی هاش هم گیرم نیومده الآن بدجور هوس کردم و دلم میخواد یه نفر پیدا بشه بدون این که لازم باشه خوابگاه رو ترک کنم بره و برام بگیره تقدیمم کنه خخخخخ
شکلک دیوونه واقعی من هستم هاهاهاهاهاهاهاهااااااااااااااااا
واقعاً فکر می کنم این ها رو یه بار دیگه هم گفتم ولی خب حال ندارم سرچ کنم ببینم قبلاً هم گفتمشون یا نه به هر صورت همینه که هست
واقعاً ولی حرف هام آشنا نیستند آیا؟
سلام خخخ بله درسته نوشتید ولی داخل این پست نبود خاطرم نیست کجا بود ولی قهوه. دلم قهوه خواست و الآن به شدت باید مواظب خودم باشم که نرم طرفش تا ظهر که برگردم و خخخ این چی بود یادم انداختید آخه؟ چیکار کنم الآآآآآن شکلک معترض شکلک شاکی شکلک قهوه می خوام شکلک معترض شکلک معترض. اوخ خدا6ونیم شد من واسه چی اینجام هنوز؟