از وسط تب

ایول خونه! عشقه آرامشش! هیچ کجا خونه خودت نمیشه! شبیه کسی هستم که رفته بود سفر و از اون سفرهای شلوغ و الان وسط سکوت خونه و ایول و آخجون و از این چیزها. بیخیال حس بالا پایین پریدن نیست. بدجوری این ویروسه انداختم این گوشه! خودمونیم امشب حال جسمم واقعا خوش نیست. دارم بدتر هم میشم. درد شب سنگین تر میاد ای کاش فردا صبح بهتر بشم این وامونده داره نفسم رو می گیره این دیگه چه کوفتیه؟ سرما خوردن این مدلی نیستش که! خدایا جدی خیلی جدی دلم نق زدن می خواد دیدی این بچه فسقلی ها حالشون که بد میشه نق می زنن؟ الان من نق زدنم میاد. حالم بده آآآآآییییی حالم بده. راست میگم واقعا داره افتضاح میشه. دلم می خواد این پتو سنگین تر و سفت تر می شد نمی دونم چیچی میگم ولش کن رو به راه نیستم. وایستا عطسه کنم میام الان!
اومدم! پستی که زدم داخل محله کوش نگهش داشته بودم امشب بزنمش اینجا الان تمرکز ندارم هرچی می گردم نیست! آخ آخ سرم خدا پاشیدم یعنی1الف ویروس اینهمه زورش می رسه آیا؟ پس واسه چی من با این قد و قواره زورم نمی رسه؟ دلم می خواست نصف این ویروسه زورم می رسید و وایی چه غلط های نبایدی که نمی کردم خخخ! چیه بده صداقت دارم؟ دسته کم راستش رو میگم خوبه تیریپ فرشته بیام که من دل و دستم از نیت های مدل ابلیسی پاکه و اگر زورم می رسید ازش صرفا در جهت پاکسازیه جهان از نکبات و نغمات استفاده می کردم؟ این مدلی نمیگم چون نمی کردم. اگر زورم می رسید غلط های بدی وسط درستی هام انجام می دادم که احتمالا نمی دونم چند سال بعد از انجامشون حسابی پشیمون می شدم. چنان پشیمون می شدم که با هرچی اخلاص در موجودیتم یافت می شد دعا می کردم که خدایا من زورم به خرابکاری رسید و کردم الان هرچی می کنم درستش کنم نمیشه قربون خداییت1لطفی کن این غلطی که کردم اصلاح بشه دارم از ترس سکته می کنم. همون بهتر که ویروسه زورش برسه و من هم ولو بشم این گوشه تا حالم جا بیاد زورم هم لازم نکرده برسه!
جدی نمی فهمم چی میگم حسش هم نیست بخونم درستش کنم نامرده هر کسی این رو همین شکلی منتشر نکنه خخخ! منتشر می کنم به جان خودم اگر نکردم! آخ آخ سرم سرم خدا سرم! بسه خوابم میاد جدی الان این رو منتشر نکنم نامرد میشم آیا؟ آخه الان که فکرش رو کردم می بینم ترجیح میدم پاکش کنم بره خخخ! ببینم حال دارم بخونمش بلکه بفهمم باهاش چیکار کنم؟ اگر منتشر کردم که هیچ اگر هم نکردم کسی نفهمید شرط چی بوده دزد رو هم تا نگرفتن پادشاهه پس میریم واسه تحقق امر ارزنده تقلب و ایول! بسه جدی دیگه جون ندارم حالم داره وحشتناک میشه خداجونم امشب این تب عوضی نره بالا کار دستم بده کسی نیست گناهی میشم خودت هوام رو داشته باش! من رفتم نمی دونم کجا! به عالم خواب، تب، مذاکره با حضرت اجل احتمالا! آخ خدا آیی آیی شب به خیر!

اولین کسی باشید که این پست را میپسندد.

این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال و برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

6 دیدگاه دربارهٔ «از وسط تب»

  1. ابراهیم می‌گوید:

    سلام آخی سرما خوردی!
    آیا بخندم نخندم خوب هر دوش هم میخندم هم نمیخندم
    تقصیر خودته اینقده حق خوری از این بلاها هم سرت میاد
    من برم سرفه کنم خخخخخ

    • پریسا می‌گوید:

      سلام ابراهیم. ای خدا واسه چی من دستم نمی رسه این رو بزنم الان واسه چی می خندی؟ ابراهیم خدا نصیبت نکنه این ویروسه بدجوری بی پدره اصلا مروت سرش نمیشه نگیری که نیستت می کنه! من حق خودم رو زورم نرسید قورتش بدم حق از کی خوردم آخه؟ اگر از تو خوردم خوب کردم نوش جونم خخخ آیی آیی آآآآآییییی آیی آیی پدرم در اومد به حساب تو هم بعدا می رسم به من می خندی باش تا رو به راه بشم میگم بهت!

  2. آریا می‌گوید:

    سلام پریسا جان
    امیدوارم الان وضعیت جسمت رو به راه شده باشه
    خوب استراحت کن که زوده زود خوب بشی
    شاااد باشی

    • پریسا می‌گوید:

      سلاااآاااآااام آریاجان! اوخ1شنبه کجا الان کجا خداجونم معذرت آریا ببخش اینهمه دیر! اینترنتم خاموش بود خودم هم خاموش بودم اصلا نبودم. تنها ارتباطم با اینترنت واتساپی بود اون هم2دقیقه در روز که داده ها روشن پیام ها دریافت باز داده ها خاموش! الان شکر خدا بد نیستم دارم چک می کنم ببینم همه سلول هام سر جاشون هستن یا نه و اگر هستن همگی سالم هستن یا تعویض لازم شدن. اوخ بجنبم که دیر کردم!

  3. آریا می‌گوید:

    سلااام پریسا جان
    خخخخ داری سلول هاتو حضور قیاب میکنی
    انشا الله همیشه تنت سلاامت باشه
    شاااد باشی دوسته من

    • پریسا می‌گوید:

      به جان خودم آره حضور غیابشون هم سخته آخه یا غایبن یا خوابن جواب نمیدن خخخ! ولی ایول زندم و تا همین جاش هم کلی عشقه! راستی! پخ! فرار!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا پاسخ معادله ی امنیتی را در کادر بنویسید. *