جمعه هم رفت. حس نوشتن نبود. هنوز نمی دونم هست یا نیست.
شب4شنبه با بچه ها زدیم بیرون. مادرم شبیه همیشه رضایت نداشت و من رفتم و دیر خیلی دیر برگشتم. از سردرد و افت فشار فرداش که بگذریم، چون بعدش با تدابیر امنیتی به وسیله خودم اوضاع زود رو به راه شد، حسابی خوش گذشت. کلی خندیدیم و…
عصر5شنبه هم باز زدیم بیرون البته نه با بچه های4شنبه. این دفعه هم حسابی خوش گذشت و…
مادر نیست پسر عموش فوت شد رفته شهر بغلی.
امروز درس می خوندم. تکلیف های نوشتنی رو انجامش دادم و واسه کنفرانس1شنبه هم هرچی کردم نشد سریع باشم. وسطش گیر می کنم ولی مشکل فوق اصلیم الان حفظ لغت و ترجمه به انگلیسیه که هیچ مدلی به سرم نمیره یعنی میره ولی از سوراخ گوشم می زنه بیرون و داخل سرم بند نمیشه. خدایا چه مدلی نگهش دارم اونجا؟
داخل تیم تاک با بچه های محله می خندیدیم. من خسته شدم زدم بیرون. همچنان حس می کنم1چیزی این وسط، … نفس نق زدن ندارم خداییش امروز عصری بهش فکر می کردم دیدم اندازه نصف عمرم نق سر این1چیز این وسط من نق زدم و ای خدا خاک ای خاک بر سرم!
از10گذشته و من طبق معمول نصف کارهام رو نکردم و حسش هم نیست بلند شم نصف شبی انجامش بدم. می خوام ولو بشم روی تخت1چیزی بزنم بخونه واسم و خودم بزنم به جاده خیال و بعدش هم خواب. از دست این عصرهای جمعه مخصوصا اگر پاییزی هم باشن! جدی امسال پاییزش واسه چی این مدلیه؟ بد دلگیره. زیادی سنگینه انگار. شاید هم من این مدلی خیال می کنم. فردا شنبه میاد. هفته جدید. یعنی فردا چیز جدیدی منتظرمه آیا؟ ممکنه1چیز با حال اونجا داخل مشت فردا باشه؟ شاید باشه کی می دونه؟
باید تقدیر نامه های سال گذشته رو پیدا می کردم واسه امتیاز ارزشیابی ولی نکردم. نمی دونم کجا غیب شدن. حسش نیست دلواپسش باشم. مگه امتیازش چه قدره خوب نیستش دیگه بیخیال. امسال عجیب خودم رو اطرافم رو اونجا رها کردم. سست و بی حس پیش می برم و انگار خیلی زمان ها خود به خود پیش میره و… با این بخش از زندگیم عاقبت نشد کنار بیام. ای کاش می شد ولی فعلا که نشده.
به نظرم خوابم میاد. خوابه خواب که نه ولو شدن و شناور در تفکرات مدل جفنگ باقی موندنم میاد. امشب واقعا دلم خیلی چیزها می خواد دلم می خواد حسابی نق بزنم ولی نفسم بالا نمیاد. امشب واقعا حس می کنم نای نق زدن واسه نشدها رو ندارم. پس بیخیال. بیخیال. بیخیال.
بسه دیگه نمی خوام بنویسم نمی فهمم چه دردم شده انگار مخم فلج شده از سرما دیگه نمی خوام ادامه بدم شب خوش تا نمی دونم کی!
Top Liked Posts
Powered by WP Likes- درباره پریسا
36
8
- انتقال تموم شد. هورا!
7
14
- آخرین پرواز2
6
46
- سلام به همگی.
5
22
- من و دیروز و امروزم
4
18
- درباره پریسا
-
نوشتههای تازه
دستهها
اطلاعات
پیوندها
آخرین دیدگاهها
- پریسا در سال تحویل.
- ابراهیم در سال تحویل.
- پریسا در میخوام بخوابم.
- پریسا در میخوام بخوابم.
- پریسا در انتظار سیاه.
- ابراهیم در میخوام بخوابم.
- مهشید در میخوام بخوابم.
- ابراهیم در انتظار سیاه.
- پریسا در شوک و شک و ای کاش، عبرت!
- ابراهیم در شوک و شک و ای کاش، عبرت!
- پریسا در تلخ اما آرام.
- ابراهیم در تلخ اما آرام.
- پریسا در همراه امن.
- مینا در همراه امن.
- پریسا در انتظارهای کوچولو.
- پریسا در کمی شب. فقط کمی. فقط اینجا.
- پریسا در کمی شب. فقط کمی. فقط اینجا.
- ابراهیم در کمی شب. فقط کمی. فقط اینجا.
- ابراهیم در انتظارهای کوچولو.
- ابراهیم در کمی شب. فقط کمی. فقط اینجا.
آمار
- 0
- 42
- 32
- 117
- 62
- 1,802
- 26,099
- 375,314
- 2,644,393
- 269,128
- 131
- 1,122
- 1
- 4,800
- سه شنبه, 8 فروردین 02
سلام ِِِِ باز که تو در رو بستی بیا باز کن ببینم
خدا همه ی دیوونه ها رو شفا بده البته جز من و تو چون من حوصله ی تنها موندن ندارم
دلم حسابی تنگ اینجا بود
شاد باشی
سلاااام ابراهیم. به قول خودت چه دلم تنگ اینجا بود! آخیش خونه چه حالی داره خونه ایول خخخ! ابراهیم در رو بیخیال از پنجره بیا از لوله بخاری بیا از نورگیر بیا در مال عاقل هاست ولش کن از هر جا شد بیااا خخخ! شفا سیری چند من که نمی خوام باشه واسه اهلش! به خدا1لحظه دیوونگی رو به1عمر عاقلانه رفتن نمی فروشم. راست میگم.
خوبه پنجره بازه پس من از اینجا میام تو
خوب می کنی خخخ!
سلام.
تمام مشخصاتم پاک شدند فعلاً بزنم ثبت بشه میام حرف می زنم.
سلام. آخ خدا تمام مشخصات خودم هم پاک شده بود نه حسش بود از اول واردش کنم نه زمانش. جدی من10روز اینجا نبودم آیا؟ خدایا هیچ کجا خونه نمیشه شکلک آرامش شکلک ایول شکلک سکوت و قیافم شده شبیه آرامش و تنفس هوای خونه و از این شکلک آرامش ها!
سلام سلام سلااااااااااام.
هنوز اینترنت لعنتیمون رو وصل نکردند و من با گوشیم که مودم شده میام
چه رویی دارم که با این اینترنت درب و داغون پست هم می زنم توی سایت.
تازه میخوام از این به بعد این جا هم بیام.
ولی دیگه محله و تیم تاک رو نمی تونم امتحان کنم مطمئنم اینترنته نمیکشه وسط راه ولم می کنه خخخخخخخخخخخ
در مورد نوشته من دقیقاً این روز ها این طوری شدم و علت اصلیش دوستام هستند که تا مشکلی براشون پیش میاد میگن من باید خودکشی کنم یا من اگر فلان نبودم این طوری نمی شدم و اگر فلان کار رو زودتر انجام می دادم حتماً موفق می شدم و وضعم این نبود و ….
نمی دونم چرا این طوری شدن اینا ولی حسابی دارند حرص من رو در میارن به نظر شما بزنم همه شون رو نصف کنم خوب میشن آیا؟
سلام. چه خبر از اینترنت؟ وصل شد آیا؟ به شما هم باید سر بزنم اوخ جان. ولی الان کلاسم میره که دیر بشه اینجا رو جواب بدم بپرم برم تا سر مهلت بیام خونه شما مهمونی.
خودکشی؟ به نظر خیلی از اطرافیانم، نه تمامشون، من خیلی بد هستم. چون اگر کسی پیشم از خودکشی کردن خودش بگه زیادی خونسردم. خوب طرف دلش می خواد زندگیش رو تموم کنه من واسه چی باید بجنبم بترسم بپرم به زور زنده نگهش دارم؟ می کشم کنار خودش رو خلاص کنه خخخ! به خدا جدی میگم. ما آدم ها در جاهای دیگه مدعیِ عقل و بلوغ هستیم. پس اینجا هم حتما عاقل و بالغیم دیگه! واسه چی من باید در کار کسی که مدعیِ عقله و همچین بلایی سر خودش میاره مداخله کنم؟ می خواد خودکشی کنه؟ باشه کنه! چند وقت پیش1کسی با حرص بهم گفت خاطرم باشه هر زمان کار این مدلی واسم پیش اومد اصلا نیام طرف شما. خیلی ریلکس بهش گفتم کار درستی می کنید موافقم نیایید. هر زمان از این چیزها زد به سرتون اصلا روی من حساب نکنید. نه دلداری میدم نه منصرفتون می کنم. همینجا اعلام می کنم اگر زمانی خودم هم اینقدر نقطه چین شدم که اقدام به خودکشی کردم اصلا دلواپسم نباشید اقدام به نجاتم هم نکنید. اجازه بدید تموم بشم. به جهنم. اگر خودم دلم نگران خودم نباشه و از زندگیم حیفم نیاد پس به دلواپسیه زنده ها نمی ارزم. این بحث بین من و چندتا از همکارهام پیش اومده بود. هیچ کسی اونجا موافقم نبود جز یکیشون. بعدش طرف کشیدم گوشه و گفت تو درست میگی. کاری هم که می کنی کاملا درسته. زنگ تفریح بعد هم که این بحث کش پیدا کرد همکارم سفت پشتم وایستاد که چی میگید شماها! داره درست میگه! اگر کسی نمی خواد زنده باشه واسه چی مجبورش کنیم؟ حتما عقلش رسیده. ولش کن اگر می خواد بره خوب بره! خخخ شکلک بسیااار بدجنسی. من واقعا این مدلی هستم. شاید بد باشم ولی دست خودم نیست من اینم! نیومدم حالا که اومدم ول کن نیستم. ایشالا دوست های شما از این هواهای منفی افتاده باشن و الان همه چیز رو به راه باشه! اوخ دیرم شد من رفتم وااایی دیرم شد!
کدوم گوری رفتی
سلام یکیه بسیار خوش رفتار و مهربون و از این چیزها. ایمیل سراسر محبتت به دستم رسید. از اینهمه لطفی که به بنده داری نمی دونم چه شکلی ممنون بشم. می دونی از نظر من باید استفاده از1سری موارد اینهمه لطف آمیز کلا در اینترنت و غیر اینترنت ممنوع اعلام بشه! خخخ از دست تو! بابا جان من از اینجا شوت شدم بیرون بعدش هم به خدا این روزها گرفتارم ببین اوضاعم چه مدلی شده که مادرم موافق شد با بچه ها بزنم بیرون و دیر برگردم و معترضم نشه خخخ! بسه دیگه اخم ها جمع! عه! ایمیلت رو خوندم یکی. جواب رو هم فرستادم. جدا از اون محبت کردن هات، خخخ، بابت باقیش ممنونم. حرفت رو می فهمم. باور کن دقیقا نظراتت با مادرم و اطرافیانم یکیه. تمام خونواده کوچیکم شبیه تو میگن. البته نه با این الفاظ. واقعا که! در جواب دلواپسی هات همون جا داخل ایمیل نوشتم ترجیح میدم دیگه اینجا حرفش نشه. پس باقیش رو بیخیال جز اینکه ممنونم از حضورت و ممنونم از دلواپسیت و ممنونم که هستی!