خیلی معمولی!

سلام سلام به همگی. یوهووو همین طوری بی خودی! شکلک خیلی دیوونه!
بچه ها1عالمه مروارید بافی های جدید بلد شدم آخجون! فقط الان باید بلند شم از هر کدومشون1مدل از روی مدل اولی ببافم و نمی فهمم واسه چی حالش رو ندارم بلند شم بساطم رو پهن کنم.
شاید اگر خدا بخواد بشه که1دفعه دیگه پست های1خورده هنر رو اینجا بزنم و ادامهش بدم. البته نه همین امروز و فردا ولی به نظرم دیگه یواشی یواشی باید بهش فکر کنم و مرتبش کنم و برم واسه شروعِ شروعش. خخخ!
شاید به کار هیچ کسی نیاد ولی منبع اطلاعاتی خوبی میشه واسه خودم که همیشه یادم میره جزوه های مرواریدم رو داخل کدوم هارد و کدوم فلش و کدوم درایو و پوشه ای مخفی می کنم و دنبالش می گردم. اگر بزنمشون اینجا هر دفعه گیر کردم می دونم کجا دنبالشون بگردم و خلاصه اینکه آخ جون!
لعنت بر شیطون در می زنن الان میام!
اومدم. همسایه بود عضو1دونه از این شرکت های نمی دونم چیچی شده که همه چیز دارن هر دفعه میاد به من1چیزی بفروشه خیال می کنه من مصرف دستمال کاغذی و شامپو صابونم مغازه ایه از بس زیاده. هر دفعه هم بهش میگم عزیز جان من مگه چه قدر مصرف دارم هنوز کلی از قبلی هام مونده باز دفعه بعدی همین ماجراست خخخ! بیخیال!
کجا بودیم؟ آهان مروارید. اوخ جان خیلی دوستش دارم. میگن دیگه توی بورس نیست ولی من عاشقشم. طرح آخریم رو با سیم بافتم و آخ دستم! جدی داغونم کرد از بس سیم به دستم رفت و زمانی که مدله تموم شد تمام دستم گزگز می کرد و می سوخت ولی من از خوشی منگ بودم خخخ! این طوری نمیشه امروز باید هر طور شده بساطم رو پهن کنم بشینم1چیزی ببافم. ولی آخه سیم! وووییی بچه ها با سیم بافتن خیلی سخته خیلی هم تیزی های سیم درد میاره از همین الان دستم داره گزگز می کنه! آیی آیی آآآییی شکلک اخم از تصور اون سیم های کوفتی!
دیگه چی بگم چی بگم چیییییی بگمممممممم آهان پیدا کردم!
بچه ها از دست خودم دارم دیوونه میشم این کلاس های سایت و اینترنت رو هی می خونم هی یادم میره هی می خونم هی یادم میره به1کسی گفتم حافظهم سوراخه انگار طرف گفت نه این طوری نیست تو باید در مرحله عمل گیر کنی تا تمرین ها یادت بمونه این طوری لزوم به خاطر سپردنش رو احساس نمی کنی واسه همین ذهنت اطلاعاتش رو شل می گیردشون و اطلاعات فرار می کنن میرن خخخ!
الان مرحله عمل یعنی چی آیا؟ اینکه برم آزمایشی1سایت دیگه جز اینجا بزنم؟ وووییی نه این مدلی اصلا خوشم نمیاد وووییی خوشم نمیاد خوشم نمیاد نه ممنون باید1راه دیگه باشه این رو نمی خوام!
خوب این رو هم فعلا بیخیال الان دیرم میشه!
بچه ها بخندید تا بخندم این روز ها موقع مروارید بافتن هام موزیک شاد گوش میدم خسته که میشم میرم راه به راه واسه خودم کارتون می ذارم! رفتم1دونه هارد از ته کمدم کشیدم بیرون داخلش پر کارتونه می ذارم هی گوش میدم هی گوش میدم خخخ! دیگه کارم از شکلک دیوونه گذشته شکلک کم آوردم واسهش.
خلاصه احوالاتم این شکلیه. روز ها دیوونهم، شب ها گاهی به شدت استرس دارم، از فردا ها دلواپسم، از آژیر واتساپم که شب ها در بیاد1متر می پرم هوا و سردم میشه و دلم می خواد گوشیم رو پرتش کنم1طرفی خودم در برم نمی فهمم واسه چی، در مواقع عادی معمولی تر می زنم، به رفیق هام همچنان نق می زنم و گناه دارن، دلم می خواد زمان رو2دستی بچسبم نگهش دارم که تابستون تموم نشه، اینترنت گردی هام خیلی کمتر شده، خودم دارم تمرین می کنم که بیخیال گفتن هام هرچی واقعی تر بشه، هنوز مونده موفقیت کامل حاصل بشه ولی خیلی خیلی رو به راه تر شدم، کلا این2هفته ای که گذشت حسابی رو به راه ترم، ولی مجموعا عاقل نیستم، همچنان عاقل نیستم و مطمئنم که هرگز هم عاقل نمیشم، جهان عاقل ها رو دوست ندارم، بعضی از دیوونگی های خودم رو ترجیح میدم، جهان دیوونه ها از نظرم بهتره، البته دیوونه هایی شبیه خودم، و زندگی همچنان در نظرم قشنگه.
خوب دیگه بسه دیرم شده می خوام برم آب بازی! آخ جون!
بچه ها! شاد باشید! تا میشه باید شاد بود! پس شاد باشید همیشه شاد!

اولین کسی باشید که این پست را میپسندد.

این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال و , , , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

18 دیدگاه دربارهٔ «خیلی معمولی!»

  1. آریا می‌گوید:

    سلاام پریسا جان
    مروارید بافی رو بیخیاال تکبااااالوووو بنویییس بنویس تکباالو
    خخخخ
    فراااااااار

    • پریسا می‌گوید:

      سلام آریای عزیز. وووییی خدااا باز این گفت بابا به جان خودم این اسم رو که می شنوم تمام اعصابم کهییییر می زنه نگو این اسم رو نگو آخه بابا نگووووووووووو نگو! نه این طوری نمیشه باید بزنم شکلک1بطری خالی از فاصله دور شووووووت با تمام قدرت به طرف آریااااااا آخ آخ آیی آآآآییی آیی محکم شوت کردم لیز خوردم ولووو شدم زمین! خدایا این کبوتر کوفتی رو بده کرکس بخوره که من سرش اینهمه بلا اومد سرم! شکلک داغون شدم زمین خوردنم حسابی محکم بود. شکلک بی شکلک برم درمون!
      آریا باش تا دستم بهت برسه!
      شاد باشی تا همیشه!

  2. نوکیا ان82 می‌گوید:

    بادرود@ خوب بصات بصاده یا بسین؟… وای وقتی اسم سیم میاد منم یاد اون سیمهایی میفتم که باهاش طورهای سیمی را به پایه ها و به یکدیگر وصل میکردم تا حساری دور زمینهای کشاورزی چشمه آب شور که رفتی در آبگیرش بشه… آخ سر انگشتانم چقدر سوراخ سوراخ و سابیده شدند… خوب من کی بیام مروارید بافی با سیم را ازت یاد بگیرم؟… آموزش حضوری عملی را زودتر یاد میگیرم…@

    • پریسا می‌گوید:

      سلام نوکیا خوبی یا بهتری آیا؟
      بساط با سین نوکیا.
      خدایا نوکیا من هرچی به خاطر زحمت های اون3روزِ عزیز ازت تشکر کنم اندازه زحمت هات نمیشه. فقط میشه که بگم ممنونم از خودت و از خونوادهت. همیشه ممنونم. تا آخر عمرم به خاطر تمام خاطره های قشنگی که اون3روز بهشتی بهم دادید ازت و از خونوادهت ممنونم نوکیا. دونه دونه لحظه هاش رو قاب کردم زدم سردر دلم و خاطرم که همیشه با یادآوریشون، … آخ خدای من نوکیا! آخ خدای من نوکیا!
      بیخیال!
      مروارید که به کار تو نمیادش خخخ! من1سری پست شبه آموزش اینجا زده بودم همین طور هم داشتم می زدم که اولا مدل هایی که بلدشون بودم داشت ته می کشید دوما خودم هم داشتم باطل می شدم واسه همین دیگه نزدم یعنی ادامه اون پست ها رو دیگه نزدم حالا خدا بخواد مدل های جدیدی رو که دارم می بافم، آخجون، دوباره متن می کنم واسه نگه داریه خودم هم شده می زنمشون اینجا. مروارید بافتن رو خیلی دوست دارم خیلی. آخجون الان برم1خورده ببافم!
      شاد باشی نوکیا همیشه شاد باشی همیشه شاد!

  3. ریحانه می‌گوید:

    سلام پریساجان ، تو بعضی از پستهای دیگه ی شما هم از علاقتون به مروارید بافی شنیدم ، خودم که نمیدونم چرا اصا چرا با هنر هیچ خط و ربطی ندارم خخخ ولی یه جورایی دوست دارم خلاقیت رو ، ولی چه کنم که نمیشه ، موفق باشید

    • پریسا می‌گوید:

      سلام ریحانه جان! خیلی خوش اومدی عزیز! بله من مروارید بافی رو دوستش دارم. به نظرم1جور هایی قرص اعصابم به حساب میادش. خیلی آرامش میده بهم. خوب هر کسی1چیزی مورد علاقهش میشه عزیز. من هنر دوست دارم، 1نفر دیگه مثلا مطالعه دوست داره، یکی دیگه علاقهش چیز دیگه هست. اطراف خود من هم بین دوست های نزدیکم هستن افرادی که شبیه خودت علاقه ای به مروارید بافتن ندارن و شبیه خودت حسابی هم عزیز هستن واسه من.
      راستی اینجا هم ممنونم از پست آخریت ریحانه جان. این شب ها کمی تا قسمتی1سری توصیه های این مدلی لازمم بود که تو بهم دادی و حسابی ممنونتم.
      شاد باشی دوست من!

  4. آریا می‌گوید:

    تکبال ـ

    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ـ
    ــ
    ـ
    ـ
    ـ
    تکباااااااالـ

  5. مینا می‌گوید:

    سلام سلاااااااااااااام این دو هفته من نبودم اگه گفتین چرا؟
    رفته بودم مسافرت البته هفته پیش با یه نفر که مدتها بود ندیده بودمش عزیزترین فرد زندگیم.
    خلاصه که خیلی خوش گذشت این یه هفته هم درگیر دلتنگیهای پسسانحه ای بودم خخخ جدی نگیرین داشتم یه بخشی از کتاب اختلالات روانیرو میخوندم این کلمرو از اونجا الهام گرفتم ولی جدی من اصولا اینطوریم که اگه یه لذت فراااوون تو زندگیم ببرم باید کلی بعدش باهاش خاطره بازی کنم ذهنمم دیگه عادت کرده مدام پرده پرده قسمتهایی از اون خاطررو یادم میاره انقدر این کارو میکنه تا بالاخره یه کمی رو به راه بشم الآنم هنوز کامل رو به راه نشدم ولی خوب بهتر شدم نسبت به قبل
    آقااااااااااا من مسافرت میخوااااااااااااااااام

    • پریسا می‌گوید:

      سلااااام میناجان. خاطره بازی ایول که من بد گرفتارشم. تمام دردسر هام هم از اینه! آخ آخ که تو هم گرفتاری که!
      سفر اون هم این مدلیش جدی خیلی عالی تر از عالی! بی توصیف برات ذوق کردم و هنوز در حال ذوق کردنم مینااا ایشالا به همین زودی باز هم از همین سفر ها با همین هم سفر این دفعهت به مدت نامحدود یعنی هر اندازه خودت دلت بخواد تکرار بشه و حالش رو ببری!
      من هم سفر می خوام! می خوام! می خوام! البته نه هر سفری! نمی دونم چه مدلی باشه بیشتر دلم می خوادش ولی می دونم که دیگه هر مدلش رو نمی خوام. خدایا خودت کمکم کن! همیشه کمکم کن! این مینا رو هم هواش رو داشته باش باز هم از این مدل سفر ها بره حالش رو ببره!
      شادم از شادیت مینای عزیز!
      همیشه شاد باشی!

  6. نیایش می‌گوید:

    سلام سلام. وای چه خوبه تو هنوز خوبی. چه خوبه تو شادی
    خب از کجا شروع کنم؟ دوست دارم بیام و بساط مروارید بافیتو به هم بریزم. وای چه خنده بازاری بشه!تو هی نق بزنی من بخندم!وای خدا خخخخ
    بعدشم یه پیشنهادی دارم. اگه میخوای طراحی سایت رو یاد بگیری میتونی اینجا رو بفرستی هوا دوباره بسازی.خداییش پیشنهاد از اینبهتر سراغ داری؟خخخ
    خب عزیزم به دیوونه بازیهات ادامه بده. دنیای دیوونه ها پاکه. خخخخخ. شاعر میگه دیوونه غم نداره هیچ چیزی کم نداره. خخخخ
    چه پراکنده حرف زدم. شاد باش عزیزم. اما من الان که دارم این کامنتو مینویسم دلم خیلی گرفته. مشکلی برام پیش نیومده ولی دلم خیلی گرفته. نگرانم پریسا. برام دعا کن حتما.
    راستی قولت یادت رفته هاااا
    آهان تکبالو یادت نره. من نمیدونم داستانش چیه. اما خب همینطوری یادت نره.. خخخخ
    شاد و دیوونه باشی خخخخخخ

    • پریسا می‌گوید:

      سلام عزیزِ دلِ خودِ خودم!
      اول آخرش! تو که این تکبال نکبت رو نمی شناسی واسه چی اسمش رو می بری آخه؟ بزنم بندازمت داخل حوض خیس بشی بخندم آیا؟
      من خوبم عزیز جان. خدا رو شکر! خوب تر هم میشم اگر خدا بخواد. زمان درستش می کنه. درستم می کنه.
      دلت واسه چی گرفته عزیز؟ نگران چی هستی؟ تا خدا هست نیایش نگران چیزی نباش. اگر هوای1کسی شبیه من رو داره، پس دلیلی نداره دست1بنده مثبت و عزیزی شبیه تو رو رها کنه. مطمئن باش که نمی کنه. نگران نباش عزیز من!
      دل هم گاهی باید بگیره. اگر نگیره دیگه دل نیست میشه گِل! این رو همیشه و همه جا گفتم باز هم میگم. سخت نگیر. به این فکر کن که فردا صبح خیلی از امشب قشنگ تره.
      اینجا رو بفرستم هوا و1دونه دیگه بسازم! نیایش تو جدی نگفتی ولی من جدی دارم بهش فکر می کنم. اول1پشتیبان از اینجا بگیرم، بعدش بفرستمش هوا، بعدش1سایت دیگه بزنم با1آدرس متفاوت و حسابی مخفی نگهش دارم و من و شما هایی که اینجاییم هم1نصفه شبی با1دونه ون از اینجا بریم اونجا به هیچ کسی هم آدرسش رو نگیم. من باشم و تو و آریا و ملیسا و نوکیا و یکی و مینا و به جان خودم الان یادم نیست دیگه کی ولی به نظرم1دونه ون رو پر کنیم. بریم و از تمام داستان های اینترنتی غیب بشیم! چه تصور قشنگی! میمیرم براش! ولی این کار رو زمانی می کنم که1دفعه خطم رو هم عوض کنم. آدرسم، خطم، واتساپ قدیمی و جدیدم، کلا این کار رو زمانی می کنم که از نگاه کل اینترنت جز شما ها، جز همراه های خودم حذف بشم! این شب ها بهش زیاد فکر می کنم نیایش. واقعا نمی دونم شاید1صبحی، یا1شبی، بدون هیچ اعلام قبلی همچین کار مسخره ای کردم و این دفعه واقعا از همه جا رفتم و خلاص. کاش می شد خدا1شب فقط1شب به خودم و به دلم همچین تواناییه وحشتناکی رو می داد که اقدام می کردم و این قدرت رو هم بهم می داد که تمام جاده برگشت و تمام آدرس های داخل ذهنم، داخل دلم، داخل خاطراتم از همه جای وجودم پاک می شدن تا دیگه نخوام و نتونم برگردم که نکنه دوباره از خودم چیزی جا بذارم که پیدا بشم.
      به نظرت الان من خودم رو لو دادم آیا؟
      شکلک سؤال در نگاه بسیار منتظر و بسیار مظلوم و نگرانی از جنس سؤال و مظلومیت و از این چیز ها!
      نیایش دیوونگی رو عشقه. هرچی پیش تر میرم بیشتر دلم می خواد که عاقل نباشم. از جهان عاقل ها چنان معجزاتی دیدم که هنوز ماتم. تموم هم نشده هنوز دارم ادامهش رو می بینم. همین طور1بند داره می رسه! کاش دیگه متوقف بشه واقعا نمی خوام بیشتر بدونم! کاریش نمیشه کرد بیخیال فقط اینکه خودم به هیچ عنوان این مدل عاقل شدن رو دلم نمی خواد و هرگز گرفتار این مرض نمیشم.
      نیایش خیلی خوابم میاد دارم چی ردیف می کنم نمی دونم جدی نگیر الان پستی که میرم بزنم هم همین مدلیه شبیه این اراجیف هام. خخخ!
      آآآییی بساط مروارید هام رو به هم نریز بیچاره میشم بچه! عجب شیطون میگه خنده بازار میشه تو نق بزنی من بخندم. به خدا نیایش دارم مجسم می کنم اگر بدونی چه قدر بهت میاد بیایی خراب کاری کنی من جیغم در بیاد تو باز خراب کاری کنی بخندی!
      دلم تنگ شده واسهت فسقلیِ دیروزیه من!
      به دلت هم بگو صبح فردا از امشب روشن تره. پس تا فردا تاب بیاره که اگر خدا بخواد سحر خیلی زود می رسه.
      شاد باشی عزیزِ من خیلی خیلی شاد!

  7. یکی می‌گوید:

    هی اینجارو نفله نکن جاییم نرو. تو ایمیلم نوشتم دارم اینجام میگم اتفاقا وایسا تموشا کن یاد بیگیر هرچی دیدی بوگو بیخیل. اگم بری ادرس داری برمیگردی زیرچشی تموشا میکنی باز وامیدی بابات درمیاد پ خط عوض کردن و واتساپ عوض کردن و سایت عوض کردنو بیخیل فقط خودتو عوض کن

    • پریسا می‌گوید:

      سلام یکی. به نظرم باهات موافقم. امروز این لحظه باهات خیلی موافقم. باید خودم رو عوض کنم. عوض کردم یکی فقط تهش مونده. انجامش میدم. از حالا. از امروز. از الان. این لحظه. این صبح.
      ممنونم که هستی.
      شاد باشی!

  8. وحيد می‌گوید:

    سلام.
    خب ماشاالله به اين مرواريد بافي. ميگم يكدفعه ليز نخوري هااا. خخخخ
    سايتت رو هم اگه دوست داري عوض كن اگه هم دوست نداري برو خودتو عوض كن باباآاآاآاآاآاآاآاآاآاآاآاآ

    • پریسا می‌گوید:

      سلام وحید خوبی آیا؟ وایی مروارید آخجون! از کجا می دونی من1دفعه روی مروارید هایی که ریخته بودم همه جا لیز خوردم؟ اوخ چه بد زمین خورده بودم جدی هم دردم اومده بود هم حرصی شده بودم دستم نمی رسید کسی رو بزنم!
      سایتم رو نه فعلا بذار باشه حال کوچ کشی ندارم. خودم رو عوض کنم صرفهش بیشتره. جدی میگم این مدلی بهتره. فقط کاش زورم برسه!
      وحید واسه چی تا دیروز آپ نشده بودی آیا؟ از اینجا میرم سراغ قلمرو تو. بپر آپدیت شو وگرنه باز میرم داخل پست آخریت نظر های چپ اندر قیچی میدم!
      ممنونم که هستی دوست من!
      شاد باشی از حال تا همیشه!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا پاسخ معادله ی امنیتی را در کادر بنویسید. *