1خورده هنر. بافت جعبه جواهر بخش اول.

سلام به همگی. به جان خودم پستم امروز صبح آماده بود ولی اینجا در دسترس نبود و شد تا الان. اینجا زیاد میره روی هوا خوشم نمیاد باید1فکری براش کنم ولی هنوز نمی دونم چه فکری. بیخیال. فعلا این رو هم بیخیال.
شنبه اومدش! این شنبه همیشه عجله داره! خوب1خورده صبر کن دیگه! ولی حالا که اومده خوش اومده. بیخیال بریم1خورده هنرمند بشیم.
من این روز ها دارم1جعبه جواهر می بافم. مسابقه هر کسی زود تر ببافه!
بچه ها جعبه تمامش از گل های4-1درست میشه واسه همین1طور هایی آسونه.
اندازه اختیاریه ولی من اینجا1جعبه 8در14رو توضیحش میدم شما ها شبیه الان خودم که دارم1جعبه با اندازه های متفاوت می بافم می تونید اگر دلتون خواست اندازه ها رو دستکاری کنید.
برای شروع، اول3تا می فرستیم داخل نخ و چهارمیش رو مشترک می گیریم. حالا همین رو ادامه میدیم. یکی چپ یکی راست یکی مشترک. هر کدوم از این ها میشن1گل. ادامه میدیم تا تعداد گل ها برسه به14تا. الان ما1طول از زیر جعبه داریم. حالا باید عرضش رو هم اضافه کنیم.
تا الان یکی چپ انداختیم یکی راست و یکی مشترک ولی روی گل14باید دور بزنیم.
دور زدن این مدلیه که هر2تا دونه چپ و راست رو می فرستیم داخل1نخ. من راست دستم پس جفتشون رو می فرستم داخل نخ دست راستی و داخل نخ دست چپ هیچی نمی فرستم. بعدش هم سومی رو مشترک می گیریم.
پس زمانی که دور می زنیم، به جای یکی چپ یکی راست یکی مشترک، 2تا داخل نخ دست راست می فرستیم و سومی مشترک. حالا به خط نازکی که توی دستمونه نگاه می کنیم، یعنی ما ها لمسش می کنیم بینا ها نگاهش می کنن، 1خط نازک که نخ بافندهش دیگه وسط خط نیست و کنارشه. حالا باید روی این خط گل4-1ببافیم.
به مدل گذشته، لمس می کنیم و می بینیم1دونه داخل نخ داریم. پس3تا باید بفرستیم داخل نخ. 2تا داخل نخ دست راست و سومی مشترک و1دونه پایه از گل بغلی یا همون پایه از زیر. حالا2تا داخل نخ داریم. یکی مشترکی که گرفته بودیم و یکی هم پایه. گل هامون4-1هستن پس یکی رو می فرستیم داخل نخ، نه بابا یکیه خودمون رو که نه، یعنی1دونه مروارید می فرستیم داخل نخ دست راستی و دومی رو مشترک می گیریم و1دونه پایه. باز هم2تا داخل نخ داریم و همین شکلی می بافیم و روی اون خط اولیه میریم جلو تا برسیم به آخرش.
ببینیم که خطمون داره کلفت تر میشه.
به آخر خط که رسیدیم، گل آخری رو دور می زنیم. یعنی تا اینجاش دونه ها رو فرستادیم داخل نخ دست راست بعدش مشترک بعدش پایه، روی گل آخری از خطمون به جای نخ دست راست1دونه می فرستیم داخل نخ دست چپ و یکی مشترک می گیریم و دیگه پایه نمی گیریم چون خطمون تموم شده و با این گل آخری که برعکس زدیمش پریدیم بالا روی خط. حالا1خط داریم که طولش از14تا گل4-1تشکیل شده و عرضش از2تا گل باز هم4-1. عرضمون باید8باشه پس6تا طول دیگه باید ببافیم. چیه چشم غره داره؟ خوب به من چه این مدلش این شکلیه!
من اینجا هاش رو بافتم. شما ها برید ببافید هفته دیگه می بینم چیکار کردید اگر درست رفته بودید میریم سراغ دیوارش.
من بلند شم آماده بشم برم سر کار.
ایام به کام همگی.

اولین کسی باشید که این پست را میپسندد.

این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

4 دیدگاه دربارهٔ «1خورده هنر. بافت جعبه جواهر بخش اول.»

  1. حسین آگاهی می‌گوید:

    سلام.
    این رو هم سعی می کنم یاد بگیرم که بعد ارشد ببافمش نخندید واقعاً قصد دارم به محض این که سرم خلوت بشه مروارید و نخ مخصوص بگیرم که این ها رو ببافم.
    مطمئنم موفق هم میشم.
    تازه اون موقع ممکنه زیاد ازتون سؤال هم بپرسم و شما هم باید جواب بدین دیگه خخخخ
    موفق باشید.

    • پریسا می‌گوید:

      سلام دوست من. جدی جعبه جواهر رو هر کسی می بینه میگه چه قشنگ میشه من باید ببافم. ببافیدش احتمالا شما هم بدتون نیاد از نتیجه کار. به نظر من مرواریدش هرچی ریز تر باشه کار قشنگ تر در میاد ولی شما به عنوان دست اول6بگیرید به نظرم خوبه. از6بزرگ تر نگیرید واسه جعبه چون همچین1طور هایی ولو میشه کج و کوله هم شاید در بیاد با6جالب تره. یادم رفت جریان خنده چی بود؟ واسه چی بخندم مروارید بافتن و هنر کلی قشنگه خانم و آقا هم نداره البته به نظر من. راحت باشید. ببافید و لذتش رو ببرید مثل من که لذتش رو می برم.
      شاد باشید و شادکام.

  2. یکی می‌گوید:

    ساملیک اومدیم. خب پریسا میبینم ک شدی شکل ایول. خوشم میاد. قبل از اینجا رفتم ینیمچرخی یجاهای دیگه زدم بیبینم چنتا عاقلی دیدم الان ک خیلی. خب ولش تشویقا باشه بعدا میگم کولاک کردی پریسا هر روز اینجارو اینریختی میپسندم. راسی نپرسیدی کجا سیر میکردم دیر رسیدم. نمیگم تا خماری کچلت کنه ک دیگه واس خاطر پستات سرکارم نذاری. برم سیر کنم باقیش چیاس

    • پریسا می‌گوید:

      سلااام یکییی تو معلومه کجایی؟ دیگه نزدیک بود1پست بزنم واست جایزه بذارم پیدات کنن. ببین یکی اگر بدونی من الان چه جوری اینجام! با اینترنت خونگی نتونستم بیام با داده های گوشیم اومدم کلی هم گناه دارم تا از فضولی نمردم بگو کجا بودی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا پاسخ معادله ی امنیتی را در کادر بنویسید. *