سلام به همگی. چیه باز اومدم که اومده باشم ایرادی که نداره که! من باید بیام اصلا اگر من3بار در روز نیام اینجا جفنگ نپردازم روز از بی محتوایی شاکی میشه. تازه امشب خیال دارم1 5-6باری دیگه هم بیام اینجا از این پست های این شکلی بزنم حالش رو ببرم و هر بار هم شیپور بیدار باش بنوازم تا هر کسی اینجا هوای خواب و آرامش توی سرشه گریهش بگیره. چیه؟ دلم می خواد. باز شلوغ می کنم. خوب می کنم. شکلک خشمی از جنس ناکامی. شکلک حرص و درموندگی و ناکامی و همه چیز با هم و البته … واااییی خدای من الان دقیقا من باید چیکار کنم؟
آآآی آآآیی آآآییییی! وایی خوردم زمین اون هم با2تا جعبه با در های باز توی هر دستم. وایی توی هر کدومشون1رنگ مروارید هم اندازه بود! وایی یکیش6سفید بود یکیش6طلایی بود الان کل اتاق پر مرواریده کسی هم نیست من داشتم می بافتم1دفعه چیز شدم یعنی گیج خوردم ایستاده بودم رفتم این2تا جعبه رو ببرم2قدم اون طرف تر بذارم روی1جای مطمئن بعدش خودم1گوشه ولو بشم این گیجی بره ولی گیجیه نرفت و عوضش حسابی اومد بغلم کرد و در نتیجه من با این2تا جعبه ولو شدم این وسط و و و و و و و و و و و و و و و و و و واااییی حالم خوب نییییییست الان چه جوری جدا کنم این2تا رنگ رووو! تا1ماه آینده باید از زیر میز تلویزیون و زیر مبل و زیر میز کوچیکه و زیر میز بزرگه و لای قالی و روی سرامیک و همه جا مروارید جمع کنم و تمامشون رو هم قاطی هم بذارم کنار که1بینا بیاد بهش گیر بدم بشین دوباره این1مشت رو که جمع کردم برام جدا کن طلایی هاش رو بده سفید هاش رو بده آآآییی شکلک نق شکلک نق شکلک بسیار بسیار بی انتها نق آخ سرم بیشتر گیج رفت الان همه جهان شده مثل مروارید نقطه نقطه داره می چرخه و من وسطشم شکلک در حال منگی نیمه هشیار و جدی بچه ها این چی بود سرم اومد الان چیکار کنم آیا؟
خخخ!
میگم مطمئنم سرم به جایی نخورده پس واسه چی الان دارم می خندم؟ این ماجرا حسابی دردسر درست کرد برام الان مایه خندهش برای من کجاست که من می خندم؟ جدی نمی دونم فقط دلم می خواد اینجا نق بزنم و بعدش هم وسط نق زدن هام بخندم. کلا عقلم رفته مرخصی. وایی اتاق مرواریدی آخجون! چه رویایی! رویا پردازی هام نم کشیدن. خیلی خیلی زمانه که نکردم. به نظرم این تأییدی بود بر عاقل نبودنم و خیال می کردم اینکه من نقش عاقل ها رو بازی نکنم1فاجعه بزرگه. ولی الان دلم رویا پردازی می خواد و اینکه هواااار بزنم و بگم دلم چی می خواد و اینکه اصلا عاقل نیستم. ولی واااییی مروارید هااااام خدا چشم های بی معرفت کمک نمی کنن! بیخیال من برم همون رویاپردازیم رو کنم تا همین هم از دستم نرفته! واسه مروارید هام هم1فکری می کنم. فردا روز خداست. مادرم که اومد بهش گیر میدم. اصلا کلا من شبیه گیرم. امشب رو دیگه نمی تونم ببافم. این هم بیخیال. برم1خورده اینترنت گردی و رویا پردازی و همه چیز و درضمن این همه چیز، البته نق زدن هایی که مشخصه منه. خخخ!
من رفتم ولی راستی! زندگی قشنگه. آخ جون!.
کامیاب باشید و البته خیلی زیاد مواظب.
Top Liked Posts
Powered by WP Likes- درباره پریسا
36
8
- انتقال تموم شد. هورا!
7
14
- آخرین پرواز2
6
46
- سلام به همگی.
5
22
- من و دیروز و امروزم
4
18
- درباره پریسا
-
نوشتههای تازه
دستهها
اطلاعات
پیوندها
آخرین دیدگاهها
- ابراهیم در سکوت، نسیم، طبیعت، ارتفاعات.
- پریسا در تعطیلات، مثبتها و بهانه ها.
- ابراهیم در تعطیلات، مثبتها و بهانه ها.
- پریسا در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- پریسا در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- پریسا در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- ابراهیم در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- مهشید در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- مهشید در روزمرگیها با کمی ایجاز.
- پریسا در . . .
- ابراهیم در . . .
- پریسا در فقط محض گفتار.
- پریسا در فقط محض گفتار.
- مهشید در فقط محض گفتار.
- ابراهیم در فقط محض گفتار.
- پریسا در به رنگ پریشانی.
- چکاوک در به رنگ پریشانی.
- پریسا در حقیقت، حرکت، شروع!
- ابراهیم در حقیقت، حرکت، شروع!
- پریسا در سال تحویل.
آمار
- 0
- 89
- 40
- 72
- 37
- 1,486
- 7,212
- 295,049
- 2,672,309
- 273,931
- 133
- 1,142
- 1
- 4,819
- شنبه, 13 خرداد 02
سلام.
این یکی حساااابی با مزه و با حال بود!
ما هم با بچه ها امشب خیلی خیلی خندیدیم و اکثراً هم یا تعریف سوتی هامون بود و یا سوتی هایی که اشتباهی یا به عمد پیش می اومدند باعث خنده ما می شدند.
شادکام باشید.
سلام دوست من. واااییی باز یادم افتااااد هنوز روی مروارید دارم زندگی می کنم این کجاش با حاله آخهههه بلاخره1زمانی تلافی می کنم به جان خودم همه جا پر مروارید شماره شیشه هرچی هم جمع می کنم تموم بشو نیست. شکلک مکث. چیکار کنم خخخ دیگه!
خنده همیشه خوبه. کمک می کنه. واقعا می کنه. باز هم بخندید. تا زمانی که میشه خندید باید خندید و زمانی هم که خندیدن کمی مشکل میشه باز هم باید سعی کرد و باز هم خندید. درد ها از خنده می ترسن. باور کنید راست میگم.
شاد باشید تا همیشه.
سلللاااام
خخخ موروارید ها ریختن خخخخ
خیلی باهال بود من رمز رو میییییییییییییییییییییخوااااااااااااااااااااام بیخیالش نمیشم بلخره یروزی میگیرمش خخخخخخخخ
سلام رضا واقعا که چیش با حال بود آخه مروارید ها تمام اتاق پخش شدن هنوز هم هر جا میرم روی مروارید ها فرود میام این با حالی دارهههه؟ وایستا نوبت من هم می رسه چنان حالی کنم از اوضاعت که هواااار بزنیییی خخخ!
رمز نمیدم مال خودمه عمراً نمیدم.
شاد باشی.
اوکی موافقم. راس میگی تو دیوونهی. ولی ازون دیوونهای باحال ک من خوشم میاد. پریسا عاقل نشو. همین دیوونه باش صفاش بیشتره. خوردی زمین چه خبر از زمین خوردنت? هنو نفهمیدی گیج میری باید بیشینی رد کنه بعدا پاشی? مواظب باش دیگه
من عاقل نمیشم یکی. هرچی بیشتر می گذره کمتر توی دنیای عاقل ها جذابیت می بینم. اون ها حساب هایی واسه خودشون دارن که من به هیچ عنوان خوشم نمیاد. باهات موافقم یکی. صفای دیوونگی بیشتره. ترجیح میدم تا آخر عمرم عاقل نباشم. گاهی از اینکه عاقل تصور بشم کسرم میشه از بس که… بیخیال. همون دیوونگی رو عشقه. زمین خوردنم هم گذشت یعنی به خیر گذشت چیزی نشد. گیجیم1دفعه اومد یکی وگرنه فورا می نشستم تا به قول تو رد کنه بره. ظرف1ثانیه اومد و شدید شد مهلت هیچ کاری نبود حتی نشستن این بود که ولو شدم و واااییی مروارید هاااام.