روز های آخر تابستون.
هوا هنوز گرم بود ولی همه شواهد نشون می دادن که برد پاییز نزدیک و قطعیه. باد خنکی برگ درخت های خواب آلود رو قلقلک می داد و واسه تمام جنگل لالایی می خوند. جنگل هنوز هوای بهاری بهار و بیداری تابستون توی سرش و در همون حال خمارِ شروعِ خوابی طولانی، خودش رو داده بود دست نسیم تا هر طور دلش می خواد نوازشش کنه. پرنده ها و درخت ها و گل ها و حتی خاک سبز جنگل در گیجی شیرینی به سر می بردن که به خواب ختم می شد. مثل خستگی دلچسب و شیرین و تمنای جسم برای خواب، بعد از1مهمونی شاد و شلوغ و1خوش گذرونی حسابی. نسیم نیمه تابستونی و نیمه پاییزی با نوازش آروم و جادوییش برگ ها رو سست و شاخه ها رو بی حال و بی خود می کرد تا به وقتش راحت هم رو رها کنن. پرنده ها تمام کار های بهار و تابستونشون رو کرده بودن و داشتن خستگی در می کردن تا برای شروع فصل بعدی از دفتر زندگی آماده باشن. کوچی ها آماده کوچ و موندنی ها آماده استقبال از پاییز. خورشید می تابید و همراه نسیم جنگل رو ناز می کرد. فضا آرام، پاییز نشان و خمار بود.
تمام جنگل آماده خواب بود و این وسط، آروم، خیلی آروم، 1زندگی داشت شروع می شد. تولدی داشت شکل می گرفت. در آستانه خواب جهان، 1بیداری در حال آغاز شدن بود.
روی1درخت سرو خیلی بلند، توی لونه1کبوتر جنگلی،. تخم کوچیکی در حال شکستن بود. ماده کبوتر همراه1جوجه نابالغش شاهد این ماجرای شگفت انگیز بودن. تخم آروم صدا کرد، تکون کوچیکی خورد، ترک برداشت و از هم باز شد. جوجه ریز و ضعیفی از داخل پوسته ها نمایان شد و به خورشید و باد و برگ و به هستی با جیر جیر ظریفش سلام داد. داستان زندگی تک بال اینطوری شروع شد.
دیدگاه های پیشین: (3)
حسین آگاهی
سهشنبه 4 شهریور 1393 ساعت 12:25
سلام. باز هم داستان و باز هم من مشتری پر و پاقرص این جا میشم.
فقط تو رو خدا نابودش نکنید این جوجه کوچولو رو.
میشه این بار داستانتون فقط خوب و شاد از اون ها که فقط تو رؤیاها وجود دارن تموم بشه؟
من یه کد رو تو وبلاگم کپی کردم که چندتا آهنگ داخلشه و به تصادف هر بار که یک نفر سر می زنه یکی از اون ها براش پخش میشه.
احتمالاً یک آهنگ رو برا همیشه بذارم.
خوب بود که یه ذره از آهنگ رو نوشتید وگرنه هفتا بود و من درست نمی دونستم کدوم رو می فرمایید. این آهنگ تیتراژ یک فیلم سینمایی به نام اولین انتخاب که در شبکه آموزش پخش شده داستان یک زن رو نشون میده که در معرض تهمت دزدی قرار می گیره و از طرفی بچه اش برا چشماش به عمل احتیاج داره و اون زن پول لازم داره که پولایی رو که به زور تو چند سال جمع کرده بود ازش می دزدن اون وقت زنه که راهی براش نمی مونه میره امامزاده ای و مناجات و دعا.
آخرشم خادم همون مسجد یه جوری کمکش می کنه و بهش از کمک های مردمی پول می رسونه. پلیسا هم بی گناهی زن رو می فهمن و مشکلاتش حل میشه.
اما بعد این همه روده درازی من لینک آهنگ که امیدوارم هنوز فعال باشه اگه نبود بگید تا براتون آهنگ رو ایمیل کنم.
http://www.foggylife.persianblog.ir
پاسخ:
سلام دوست من.
چقدر با خودم جنگیدم که این داستان رو شروع نکنم. اگر بدونید! رویا ها رویا هستن دوست من. این جوجه باید خودش تقدیر خودش رو بسازه. بستگی داره به خودش. دعا می کنم موفق بشه قشنگ درستش کنه. آهنگ. لینکش کار کرد ممنون. ولی چرا هم اینجا هم جا های دیگه که جستجو کردم و گرفتمش نصفه بود؟ مگه ممکنه اجرای1آهنگی کامل نباشه؟ باز هم می گردم. ممنون.
ایام به کام.
حسین آگاهی
جمعه 7 شهریور 1393 ساعت 09:25
آهنگ برای تیتراژ فیلم بوده و در فیلم هم همین قدر پخش میشه؛ و معلومه که کامل نیست؛ شایدم این خودش یه سبک جدید باشه که از خودشون در آوردن؛ نمی دونم. اگه بیشتر از این رو گیر آوردید بی زحمت به من هم بگید. ممنون میشم.
http://www.foggylife.persianblog.ir
پاسخ:
چقدر حیفه اگر این نصفه اجرا شده باشه! امیدوارم این سبک جدید نباشه چون حسابی بد میشه. دلم نمی خواد آهنگی رو که دارم با تمام دلم گوشش میدم1دفعه تموم بشه و بمونم توی خماری باقیش که اصلا اجرا نشده. این ها باید این سبک رو مردود اعلام کنن.
اگر کاملش رو گیر آوردم شما اولین کسی هستید که لینکش رو ازم می گیرید. مطمئن باشید.
بابت آهنگ و بابت حضور و بابت لطف و بابت همه چیز ممنونم.
پاینده باشید.
میثم
سهشنبه 21 بهمن 1393 ساعت 12:01
وبلاگ بسیار زیبایی دارین .
از این تک بال هم خیلی خوشم اومده ، تصمیم دارم روزی چند بخش از این رو بخونم .
https://plus.google.com/101403848948505346975/posts
پاسخ:
ممنونم دوست عزیز.
کاش رضایتتون رو جلب کنه! امیدوارم، واقعا امیدوارم. من نویسنده نیستم. فقط همین طوری می نویسم. به خاطر دل خودم. این رو گفتم که پیشاپیش خودم رو تبرئه کرده باشم.
ایام به کام.
ـ
آریاااا این کار ها رو نکن آخهههه خدایا از دست این!
معذرت میخواام ببخشید
چرااااااااا معذرت میخواااااااین تکبال حق ماست. سهم ماست مال ماست خخخخخخخخخخخخخخخخخخ
ببین این مینا رو هم اغفالش کردی الان چیکارش کنم این بچه رو سر گیجه گرفته تمامش هم تقصیر تو شد آریااا می کشمت!
میناااا کبوتر مردم رو صاحب شدیییی به کرکس میگم.
سلام من تازه این رو شروعش کردم
کاش قشنگ تموم بشه
اوه یا حضرت خدا ابراهیم تو اینجا چیکار می کنی؟ خخخ! خدا بگم چیکار کنه این کبوتره رو باز می خواد بعد از1دوره سکوت فحش واسم درست کنه. اگر بدونی این جونور چی سرم آورد! به جان خودم کاش همون قسمت اول1شکارچی می فرستادم داخل قصه با تیر بزندش بذاردش لای پلو. چند وقتی از دستش خلاص بودم ها! خخخ هواییه خوندنش شدم بذار1دفعه دیگه اولش رو بخونم.