کاش می دانستی!

***

می گویند،
قاصدک ها پیک های بهاری دل های سپیدند.

کاش قاصدکی بود که دنیاها فاصله را پرواز می توانست کرد!،
فاصله ی میان دل تاریک من و دنیای روشن تو.

تا می خواندی در انعکاس تصویر یادت،
که نقش می شود از همیشه تا همیشه بر اشک های نیمه شب هایم،

که به اندازه ی تمام شب های هستی، دلتنگت هستم،
کاش می دانستی!.

*******
دیدگاه های پیشین: (2)
s…r
جمعه 24 مرداد 1393 ساعت 15:28
کاراتون خیلی خوبه امیدوارم همیشه اینجوری باشه
من زیاد بهتون سر میزنم بیشتر مطلب بزارید

5617
http://blog-iran-domains.vqtel.net
پاسخ:
سلام دوست ناشناس.
به شما سر زدم. برام جالب بود. من عاشق رفتن و گشتن در چنین جا هایی هستم.
خوش اومدید. باز هم بیایید.
ایام به کام.
آزاد
جمعه 24 مرداد 1393 ساعت 15:56
چه کسی میداند ؟
حال قاصدکی گم شده را …
که رخسار معصوم پیام آوریش
از درک سجده گاه مقدس دستان مقصود باز ماند ،
تا همیشه …
در حسرت ابلاغ اولین و آخرین رسالتش …
باقی بماند .

سلام
تشکر فراوان
از این سروده ی نفیس

پاسخ:
قاصدک سپیدی که روزی بر چشمانم نشست، ندانست که به اشتباه آمده این تاریک راه را. و چقدر گریستم این خطای معصومانه را که جبرانش به دستان خسته من نبود!
***
ممنونم دوست عزیز به خاطر حضور ارزشمند شما.
کامیاب باشید.

اولین کسی باشید که این پست را میپسندد.

این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا پاسخ معادله ی امنیتی را در کادر بنویسید. *